حیوان‌دوستی و تضادها

conflicts
آیا هنوز گوشت می‌خورید ولی وقتی تصویری از سلاخی حیوانات در اینترنت می‌بینید، به قصاب‌ها بد و بیراه می‌گویید؟ این کار مثل این است که یک آدم پولدار یک آدمکش حرفه‌ای را اجیر کند تا کسانی را برایش بکشد و به عبارت دیگر، قسمت کثیف کار را بر عهدۀ دیگری بگذارد و بعد بگوید «اَه اَه چقدر این آدم بی‌رحم و سنگدله»!


آیا وقتی صحنۀ شکار یک گوزن یا بز کوهی را در اینترنت می‌بینید، به شکارچیان ناسزا می‌گویید و بدترین‌ها را برایشان آرزو می‌کنید ولی دو ساعت بعد بریانی یا خوراک مرغ می‌خورید؟ 

بد نیست شکار و دامداری را با استفاده از یک مدل انسانی مقایسه کنیم:
شکار: کسی در خیابان راه می‌رود و کسانی را به صورت تصادفی می‌کشد.
دامداری: کسی تعداد زیادی زن را در جای کوچکی زندانی کرده است، هر سال آنها را به زور باردار می‌کند تا یک هفته یا سه ماه یا شش ماه بعد از هر زایمان بچه‌های آنها را بکشد و چند سال بعد هم خود این زنان را بکشد.

هر دو کار غیر انسانی است ولی کدام یک بدتر است؟ هر دو نوع قربانی رنج می‌کشند و زندگی خود را از دست می‌دهند ولی کدام یک رنج بیشتری می‌کشد؟ آنکه طبیعی زندگی کرده و به یک باره کشته شده است یا آنکه چند ماه یا چند سال اسارت و شکنجه و کمبودها را چشیده و بعد کشته شده است؟


آیا در حالی که ران مرغ سوپتان را می‌جوید، مطلبی در اینترنت در مورد رنج و اسارت حیوانات در سیرک‌ها و باغ وحش‌ها نگاه می‌کنید و عصبانی می‌شوید؟حق دارید عصبانی شوید ولی آیا می‌دانید مرغی که در حال خوردن آن هستید، احتمالاً بیشتر عمر خود را حتی جا نداشته پنج قدم راه برود یا بال‌های خود را باز کند؟ آیا می‌دانید تخم مرغهایی که دیروز با آنها کیک درست کردید، از مرغ‌هایی آمده بودند که به احتمال خیلی زیاد در عمر خود رنگ آفتاب را ندیده بودند؟ آیا فکر می‌کنید این حیوانات کم‌تر از حیوانات باغ‌وحش‌ها و سیرک‌ها رنج می‌کشند؟


آیا از یتیم کردن بچه‌های حیوانات در سیرک‌ها یا حیات وحش دل پُری دارید؟

حق دارید! ولی آیا می‌دانید پنیری که امروز خوردید از شیر گاوی درست شده بود که بچه اش را ۴۸ ساعت بعد از تولد از او گرفتند تا شیر او به مصرف تهیۀ لبنیات برسد؟ آیا می‌دانید این مادر و فرزند تا چه حد غمگین بودند؟ آیا می‌دانید که این بچه باید عمر سه ماهۀ خود را به دور از مادر و محبت مادری و بدون شیر مادر سر کند تا وقتی که به کشتارگاه فرستاده شود و در حالی که از روی ترس و اضطراب و در جستجوی محبت و امنیت، انگشت‌های کارگران کشتارگاه را می مکید سر و ته آویزان شود و گلویش بریده شود؟

 

آیا از دیدن صحنه‌های خشونت‌آمیز و خونریزی ناراحت می‌شوید ولی هنوز گوشت می‌خورید؟

آیا می‌دانید گوشتی که می‌خورید جز از راه خونریزی نمی‌تواند به دست آمده باشد؟ آیا می‌دانید تمام این خشونت‌ها و خونریزی‌ها برای این اتفاق می‌افتند که تقاضای بازار را پوشش دهند؟ آیا می‌دانید هر چه تقاضا پایین‌تر بیاید، عرضه پایین‌تر می‌آید و در نتیجه کشتارها کمتر و کمتر می‌شوند؟


آیا دلتان برای آن بز کوهی شکار شده می‌سوزد ولی با بز و گاو و گوسفند و مرغ و ماهی پرورشی همدردی نمی‌کنید؟

حتماً می‌دانید که بز کوهی با بز اهلی یا گاو پرورشی یا مرغ تفاوت بنیادی ندارد و تنها فرق اصلی آنها این است که یکی آزاد به دنیا آمده است و دیگری در اسارت.


آیا خودتان را حیواندوست یا طرفدار حقوق حیوانات می‌دانید ولی همچنان پول آزار و شکنجه و کشتار حیوانات پرورشی را پرداخت می‌کنید؟

آیا می‌دانید که «حقوق حیوانات» یا «حیواندوستی» واژه‌های فراگیری هستند که محدود به چند گونۀ حیوانی نمی‌شوند و کسی که ادعای حیواندوستی یا «مخالفت با آزار حیوانات» یا طرفداری از حقوق حیوانات را می‌کند، باید به حق زندگی تمام حیوانات احترام بگذارد؟


آیا فکر می‌کنید خوردن گوشت و محصولات حیوانی دیگر ضروری است؟

بر اساس تحقیقات سازمان‌های بزرگ و معتبر تغذیه در دنیا یک تغذیۀ متناسب گیاهی یا حتی وگان نه تنها پاسخگوی تمام نیازهای بدن انسان است، بلکه از بسیاری از بیماری‌ها نیز پیشگیری می‌کند. خوردن گوشت یا محصولات حیوانی یک «ضرورت» نیست، یک «انتخاب» است. آیا می‌دانید تعداد زیادی از مردم دنیا گوشت یا حتی لبنیات، تخم‌مرغ و عسل نمی‌خورند یا از پوشیدن یا مصرف هر محصول حیوانی خودداری می‌کنند. آمار و تحقیقات نشان می‌دهند گروه‌های گیاه‌خوار عمر طولانی‌تری دارند و احتمال ابتلا به بیماری‌های مزمن و کشنده مثل دیابت، چاقی، بیماری‌های قلبی-عروقی، انواع سرطان‌ها و غیره در آنها کمتر است.


آیا با دیدن صحنه‌های غم‌انگیز شکار، سلاخی یا عکس‌های بامزۀ گاوها و گوساله‌ها و بره‌ها و بزها و جوجه‌ها دست به تایپ می‌شوید و می‌نویسید «ای جانم»، «بمیرم»، «آخی»... ولی یک ساعت بعد ارتباط گوشت داخل بشقاب خود و این حیوانات را فراموش می‌کنید؟ آیا می‌دانید که حیوانات پرورشی کامنت‌های شما در اینترنت را نمی‌خوانند و تنها کار مفیدی که برای کمک به آنها می‌توانید انجام دهید، خودداری از خرید محصولات حیوانی است؟


آیا دوست دارید فکر کنید این مطلب یا نویسنده‌اش «افراطی» است و باید «واقع‌بین» بود و دارید سعی می‌کنید ذهن خود را مشغول چیز دیگری بکنید تا مطلب را زودتر فراموش کنید؟

آیا می‌دانید در همان دو دقیقه که دارید تقلا می‌کنید بهانه‌ای برای گوشتخواری خود پیدا کنید یا کامنتی در مورد این مطلب بگذارید، گلوی ۲۰۱۶۰۰ (دویست و یک هزار و ششصد) حیوان دیگر که چشمانشان از شدت ترس از حدقه بیرون زده است بریده می‌شود؟


آیا می‌دانید «یک جو عمل» بهتر از صد مثنوی حرف است؟

اگر به راستی طرفدار صلح و دوستی و آرامش و «حقوق حیوانات» هستید، تغییر را از غذا و پوشاک خود شروع کنید. اگر نمی‌توانید به یکباره گیاهخوار شوید، لااقل مصرف خود را کمتر و کمتر کنید. بگذاریم حیوانات نفسی بکشند. بگذاریم زمین نفسی بکشد.