چرا جای میگوها در بشقاب ما نیست؟

shrimp (1)

با اینکه تحقیقات بسیار نشان می‌دهند ماهی‌ها هم مثل ما قابلیت درک درد و رنج و خوشی و غیره را دارند و حیواناتی با پتانسیل فکری و عاطفی بالا هستند، بیشتر مردم این حیوانات را در مرزهای همدردی خود نمی‌گنجانند. وقتی به حیوانات سخت‌پوست، مانند میگوها و خرچنگ‌ها می‌رسیم، وضعیت حتی بدتر هم می‌شود: بیشتر مردم فکر می‌کنند این حیوانات هیچ حسی ندارند و رنج نمی‌کشند و حتی در برخی کشورها شاه‌میگوها را زنده در آب جوش می‌اندازند و می‌پزند.

shrimp (2)

 

این در حالی است که این حیوانات، سیستم اعصاب مرکزی دارند و در موقع اضطراب، هورمون‌هایی مشابه هورمون آدرنالین در بدن ما ترشح می‌کنند. در مورد شاه‌میگوهایی که در آب جوش انداخته می‌شوند، این کاملاً مشهود است و حیوانات نگون‌بخت، تمام آثار پیکار در برابر افتادن در آب جوش را به وضوح نشان می‌دهند، فقط نمی‌توانند فریاد بکشند! ولی قضیه به اینجا هم ختم نمی‌شود: سیستم عصبی بسیاری از حیوانات، از جمله انسان، در زمان مواجهه با درد بسیار شدید، خود را تطبیق می‌دهد و خاموش می‌شود (حالت شوک). این یک قابلیت لوکس است که در سخت‌پوستان وجود ندارد. این حیوانات هیچ وقت در حالت شوک قرار نمی‌گیرند بنابراین، در مقابله با درد خیلی زیاد مثل بریده شدن دم توسط کارد یا افتادن در آب جوش، تا آخرین لحظه، درد را دریافت می‌کنند و راهی برای گریز از آن ندارند.

shrimp (1)

 

خوشبختانه خوردن شاه‌میگو و خرچنگ در فرهنگ ایرانیان چندان رایج نیست ولی میگوها از این بخت خوش در فرهنگ و آشپزخانهٔ ایرانی برخوردار نیستند. علاوه بر اینکه خوردن موجودات با مغز و سیستم عصبی، از نظر اخلاقی نادرست است، بد نیست به چند نکتهٔ دیگر هم توجه کنیم:

میگوی ارائه شده در بازار، یا از پرورشگاه‌های میگو می‌آید یا از دریا صید شده است.

اگر از پروشگاه میگو بیاید:

  • در دریاها میگوها از انگل‌ها و پوست مردهٔ حیوانات در کف دریا تغذیه می‌کنند ولی در پرورشگاه‌های میگو، به میگوها ماهی صید شده از دریا خورانده می‌شود. برای تولید ۱ کیلوگرم میگو، حدود ۳ کیلوگرم ماهی از دریا صید می‌شود و به میگوها خورانده می‌شود. به عبارت دیگر، خرید یک کیلوگرم میگو، معادل خرید سه کیلوگرم ماهی صید شده از دریاست. صید این ماهی‌ها به نوبهٔ خود صدمات بسیاری به حیوانات دریایی دیگر می‌زند. این کار، نه‌تنها هدر دادن منابع و غذاست، بلکه اکوسیستم دریاها را دچار خطر می‌کند و باعث نابودی گونه‌های دریایی می‌شود.
  • وضعیت این حیوانات در پرورشگاه‌ها اسفبار است و می‌توان آن را با وضعیت حیوانات پرورشی در دامداری صنعتی مقایسه کرد. پرورشگاه‌ها واقعاً شلوغ‌اند و حیوانات، زندگی طبیعی ندارند. آنها باید تمام عمر خود را در خورشی از مدفوع، آلودگی، آنتی‌بیوتیک و هورمون بگذرانند. برای افزایش زاد و ولد میگوها، با قطع یا له کردن چشم‌های میگوهای ماده آنها را دچار اختلال هورمونی می‌کنند.
  • فضولات این پرورشگاه‌ها مانند فضولات پرورشگاه‌های ماهی، به محیط زیست و مخصوصاً دریاها آسیب می‌زند.
  • میگوهای پرورشی معمولاً منبع آنتی‌بیوتیک و هورمون‌ها هستند. 


اگر از دریاها بیاید:

shrimp (4)

  • ۲۸ درصد گونه‌های میگو در نتیجهٔ صید بی‌رویه در خطر انقراض‌اند.
  • انواع روش‌های صید ماهی و حیوانات دریایی دیگر، آسیب‌های جبران‌ناپذیری به اکوسیستم دریاها می‌زنند. میگوها در کف دریا زندگی می کنند.  برای شکار ماهی‌ها و حیوانات دریایی دیگر که نزدیک کف دریا زندگی می‌کنند (مانند ماهی روغنی، روغن‌ماهی کوچک، ماهی لیزابه‌سر، کفشک‌ماهی، زبان‌گاوماهیان، ماهی مرکب، میگو و هشت‌پا) از تورهای کف دریا استفاده می‌شود. این تورهای کیسه‌مانند غول‌پیکر با وزنه‌ها  یا چرخ‌های خیلی سنگین روی کف دریا فرود می‌آیند و پهن می‌شوند. استفاده از تورهای کف دریا یا تورهایی که در عمق متوسط نصب می‌شوند، یکی از بدترین روش‌های شکار مدرن ماهی‌هاست چون بدون در نظر گرفتن اینکه چه نوع صیدی مدّ نظر است هر حیوان، صخره و مرجان سر راه را گرفتار و نابود می‌کند. تورهای کف دریا تعادل اکوسیستم بستر دریا را هم به هم می‌زنند. به عبارت دیگر، مصرف میگو فقط به کشتن میگوها ختم نمی‌شود بلکه باعث نابودی حیوانات دریایی دیگر نیز می‌شود.
  • بیشتر میگوهای صید شده از آب‌هایی می‌آیند که آلوده به مواد شیمیایی و فلزات سنگین و غیره هستند.

همچنین بد نیست بدانیم که میگو و بسیاری از انواع دیگر حیوانات دریایی، بمب کلسترول‌اند.ما در عصری زندگی می‌کنیم که تنوع بی‌سابقهٔ غذاهای گیاهی و آگاهی موجود در زمینهٔ تغذیهٔ گیاهی، ما را از خوردن حیوانات و حشرات بی‌نیاز می‌کند. آنها را به حال خود بگذاریم. جای آنها در بشقاب ما نیست.