جنبههای اخلاقی گیاهخواری
- نوشته شده توسط: تالین ساهاکیان
اگر چه تحقیقات متعدد نشان دادهاند که گیاهخواران و وگانها در مقایسه با افراد گوشتخوار از وضعیت جسمی بهتری برخوردار هستند، آنچه بیشتر افراد را به سوی گیاهخواری سوق میدهد، پایبندی به اخلاق و خودداری از قتل و خشونت است. شاید تاریخچۀ همهچیزخواری (ترکیب گیاهخواری و گوشتخواری) بشر به بیشتر از دو میلیون سال قبل باز گردد ولی به جراُت میتوان گفت پدیدۀ گوشتخواری در هیچ مرحلهای از تاریخ زندگی بشری بهاندازۀ امروز غیر اخلاقی نبوده است. مصرف محصولات حیوانی از چند جنبۀ اخلاقی قابل تامل است:
گوشتخواری، قتل بدون دلیل! بهرهکشی و بردهداری!
هنگامی که بحث گوشتخواری و حقوق حیوانات به میان میآید، بسیاری از مردم به طبیعت استناد میکنند: مگر نه آنکه در طبیعت هم کشتن و کشته شدن، خوردن و خورده شدن وجود دارد؟
هیچ شکی در بازی مرگ و زندگی، کشتن و کشته شدن یا خوردن و خورده شدن طبیعت وجود ندارد ولی قضیه این است که نظام خلق شده توسط انسان هیچ شباهتی به نظام طبیعت ندارد. در طبیعت، هیچ حیوانی برای شکنجه شدن پا به جهان نمیگذارد. هر حیوان آزاد و رها به دنیا میآید، میتواند از نور و هوای طبیعی، محبت مادر، همزیستی با همنوعان، ارضاء غرایز، محبت به فرزندان و ... لذت ببرد، آزادانه حرکت کند، هنگام احساس خطرحداقل سعی کند از خود دفاع یا فرار کند. در طبیعت، هیچ حیوان شکارچی شکار خود را چند ماه یا چند سال آزار و شکنجه نمیدهد، شاخها یا دم یا نوک یا دندانهایش را نمیکند، به او داغ نمیزند، فرزندانش را در دو روزگی از او نمیگیرد، با تغییرات ژنتیکی وزنش را آنقدر زیاد نمیکند تا دچار دردهای شدید قلبی و دردهای پا شود، با تلقیح مصنوعی او را پی در پی باردار نمیکند، مواد شیمیایی و هرمونی به او نمیخوراند، او را در بدترین شرایط ممکن، در سرما وگرمای طاقتفرسا، ساعتها و روزها و هفتهها در جادهها یا اقیانوسها نگه نمیدارد تا او را در نقطهای دیگر بکشد... در طبیعت، هیچ حیوانی لزومآ برای مرگ زودرس به دنیا نمیآید. یک حیوان ممکن است یک دقیقه، چند روز، چند ماه پس از تولد بر اثر گرسنگی، تشنگی یا بیماری بمیرد یا شکار شود ولی این امکان نیز وجود دارد که همین حیوان سالهای سال زندگی کند و از زندگی خود لذت برد. اگر کسانی که دم از قانون طبیعت میزنند تنها چند ساعت از وقت خود را صرف تحقیق در مورد زندگی حیوانات پرورشی کنند دیگر هرگز آنچه را در صنعت تولید گوشت و یا حتی در دامداریهای سنّتی اتفاق میافتد با طبیعت مقایسه نخواهند کرد.
علاوه بر تمام مسائل اخلاقی مربوط به آزار و شکنجۀ حیوانات پرورشی، یک سوال اساسی دیگر باقی میماند: در زمانی که بیشتر متخصصان تغذیه و پزشکان سرشناس دنیا و نتایج صدها تحقیق و آمارهای ارائه شده ثابت میکنند افراد گیاهخوار و وگان از سلامتی و طول عمر بیشتر برخوردار هستند، آیا اصرار افراد گوشتخوار برای ادامۀ این رویه قتل از روی عیش و نوش نیست؟ در مراحلی از تاریخ، انسان برای حفظ بقا خود به خوردن گوشت نیاز داشته است. برای نمونه، تصور این که بشر در عصر یخ میتوانسته است بدون شکار ماموتها به زندگی ادامه دهد واقعبینانه به نظر نمیرسد. در زمستانهای بسیار سرد و طولانی و در محیطی خالی از گیاهان و میوهجات انسان نمیتوانسته است بدون گوشت و پوست و چربی حیوانات جان سالم به در برد. حتی امروزه در نقاطی از دنیا انسانهای اندکی زندگی میکنند که تنها با اتکا به گوشت و چربی حیوانات میتوانند به زندگی خود ادامه دهند ولی آیا این شرایط شامل حال ما نیز میشود؟ در زمانی که انواع غلات، میوهجات و سبزیجات گرمسیری و سردسیری از سرتاسر دنیا در هر مغازۀ سبزیفروشی یا سوپر اغذیهفروشی موجود است، آیا روا داشتن این همه شکنجه و آزار و بیداد غیر اخلاقی نیست؟ آیا زمان تغییر فرا نرسیده است؟
دامداری، هدر دادن غذا و دامن زدن به گرسنگی در جهان
در دامداری مدرن بر خلاف دامداری سنّتی حیوانات از علفهای خودرو تغذیه نمیکنند. برای آنکه این حیوانات که معمولاً در دامداریهای فوقالعاده پرازدحام با چند ده هزار حیوان نگهداری میشوند، در کمترین زمان ممکن به بیشترین وزن ممکن یا بیشترین تولید شیر یا تخممرغ برسند، معمولاً به آنها غلات و سویا میدهند. ۴۰ درصد محصول غلات دنیا به مصرف دامها میرسد.
در گزارشی که سازمان ملل در سال ۲۰۱۰ منتشر کرد، بیان کرد که «حرکت به سوی تغذیۀ وگان برای نجات زمین از گرسنگی، کمبود منابع سوختی و بدترین تغییرات آب و هوایی ضروری است.»
UNEP، که مسئول تحقیقات محیط زیست سازمان ملل است گفت:
«با توجه به اینکه جمعیت بشر در سال ۲۰۵۰ به ۹٫۱ میلیارد نفر خواهد رسید، تغذیههای غربی که پر از گوشت و لبنیات هستند، در درازمدت پاسخگو نیستند.»
به عبارت سادهتر، هر چه مصرف محصولات حیوانی بالاتر باشد، گرسنگی در جهان بیشتر خواهد شد. برای نمونه، ۵ کیلوگرم پروتئین گیاهی مصرف میشود تا نیم کیلوگرم گوشت گاو تولید شود یعنی بازدهی تنها ۱۰ درصد است. اگر همین مقدار غله به مصرف مستقیم انسانها میرسید، میتوانست ۹۲۵ میلیون گرسنه را سیر کند. بر اساس تحقیقات دانشگاه Cornell آمریکا، مقدار غله ای که تنها در ایالات متحدۀ آمریکا به دامها خورانده میشود، میتوانست ۸۰۰ میلیون نفر را از گرسنگی نجات دهد.
بد نیست بدانیم که:
- با خوراندن محصولات گیاهی به دامها به جای مصرف مستقیم محصولات گیاهی، ۹۰ درصد پروتئین و ۹۶ درصد کالری غذاها را هدر میدهیم.
- مقدار غلهای که روزانه به ۱۰۰ گاو خورانده میشود، برای سیر کردن ۱۰۰۰ نفر کافی است.
- ۷۰ درصد غلات کشت شده در آمریکا به مصرف دامها میرسند.
فیلیپ والن در این باره میگوید:
«من دور دنیا سفر میکنم و کشورهای فقیری را میبینم که غلات خود را به غرب میفروشند در حالی که بچههای خودشان دچار قحطیاند و غرب این غلات را به دامها میخوراند تا ما بتوانیم استیک بخوریم. آیا من تنها کسی هستم که فکر میکند این یک جنایت است؟ باور کنید، هر تکه گوشتی که ما میخوریم یک سیلی به صورت بچۀ گرسنهای است که اشکهایش روی گونههایش خشکیده است. وقتی من به چشمهای او نگاه میکنم، آیا میتوانم ساکت بمانم؟ زمین میتواند نیاز همۀ آدمها را برآورده کند ولی نه زیادهخواهی همۀ آدمها را.»
دامداری، عامل هدر دادن انرژی
تمام مراحل کِشت خوراک دامها، انتقال دامها به کشتارگاهها و سپس به بازار، پردازش کردن، فریزر کردن و پختن گوشت هزینۀ سوختی هنگفتی دارد. بد نیست بدانیم که:
- تولید نیم کیلوگرم گوشت گاو در آمریکا که با غلات تغذیه شده است، به اندازۀ یک گالون گازولین انرژی مصرف میکند. برای تولید گوشت گاو مورد نیاز یک خانوادۀ چهار نفره متوسط آمریکایی به اندازۀ ۲۶۰ گالون سوخت فسیلی مصرف میشود.
- برای تولید یک کالری انرژی از پروتئین حیوانی ۲۸ کالری انرژی سوخت فسیلی مصرف میشود در حالی که برای تولید یک کالری انرژی از پروتئین گیاهی تنها ۳٫۳ کالری انرژی سوخت فسیلی مصرف میشود.
دامداری، عامل آلودگی و نابودی محیط زیست
مصرف محصولات حیوانی که از دامداری میآیند از چند طریق باعث نابودی محیط زیست میشود:
دامداری، عامل نابودی جنگلها
غذای سالانۀ یک فرد همهچیزخوار از ۳٫۲۵ جریب زمین، غذای سالانۀ یک فرد گیاهخوار که لبنیات و تخممرغ مصرف میکند از نصف جریب زمین و غذای سالانۀ یک فرد وگان از یک ششم جریب زمین فراهم میشود. (منبع) این به معنای آن است که با زمینی که برای تامین غذای سالانۀ یک فرد همهچیزخوار لازم است، میتوان غذای سالانۀ حدود ۱۹ فرد وگان را فراهم کرد.
روی کرۀ زمین ۸ میلیارد جریب زمین قابل کشت وجود دارد. (منبع) با توجه به اینکه جمعیت زمین در حال حاضر حدود ۷٫۴ میلیارد نفر است، به هر نفر زمینی کمی بزرگتر از یک جریب تعلق میگیرد و اگر قرار باشد همۀ افراد کرۀ زمین تغذیۀ پرگوشت و پرلبنیات غربی را دنبال کنند، ما علاوه بر کرۀ زمین به دو سیارۀ مشابه دیگر نیز نیاز خواهیم داشت.
اگر چه خوشبختانه همۀ مردم کرۀ زمین، تغذیۀ استاندارد غربی را ندارند و ما هنوز به دو سیارۀ یدکی نیاز نداریم، ولی شوربختانه رشد جمعیت بشر از یک سو و افزایش مصرف سرانۀ محصولات حیوانی از سوی دیگر سبب نابودی جنگلها در مقیاسی بسیار هولناک شده است، جنگلهایی که نابود میشوند تا به چراگاه دام یا کشتزار برای کشت غذای دامها تبدیل شوند. این در حالی است که:
- جنگلها ریههای زمیناند. آنها دیاکسیدکربن را میگیرند و اکسیژن پس میدهند. جنگلهای بارانی بزرگ برای تامین اکسیژن مورد نیاز زمین حیاتی هستند. برای نمونه، بیش از ۲۰ درصد اکسیژن کرۀ زمین توسط جنگلهای آمازون تولید میشود.
- جنگلها منابع آب تازۀ زمین هستند. جنگلهای بارانی آمازون یک پنجم آب تازۀ زمین را فراهم میکنند. (منبع)
- هر هکتار جنگل بارانی شامل ۷۵۰ نوع درخت و ۱۵۰۰ گونۀ گیاهی بزرگ است. (منبع)
- ۲۵ درصد داروهای موجود در غرب از گیاهان و ارگانیسمهای موجود در جنگلهای بارانی به دست آمدهاند. این در حالی است که دانشمندان تا کنون تنها توانستهاند خواص ۱ درصد از گیاهان موجود در جنگلهای بارانی را شناسایی کنند. با از بین رفتن جنگلها، گیاهانی که پتانسیل درمانی بالایی برای بشر دارند هم از بین میروند. (منبع)
حال به این آمار توجه کنید:
- در آمریکا هر سال ۵۶ میلیون جریب زمین برای تولید علوفه برای دامها کشت میشود در حالی که فقط ۴ میلیون جریب زمین صرف کشت سبزیجات برای مصرف انسانی میشود. (منبع)
- در ۴۰ سال گذشته، ۴۰ درصد جنگلهای بارانی آمریکای مرکزی سوزانده شدهاند و بیشتر آن تبدیل به چراگاههای گاو برای تولید همبرگر برای آمریکا شده است. (منبع)
- از سال ۲۰۰۰ تا کنون در هر دقیقه مساحتی معادل ۵۰ برابر یک زمین فوتبال از جنگلهای آمازون توسط بشر نابود شده است (هر ثانیه مساحتی معادل یک زمین فوتبال). (منبع)
- در ۲۰ سال گذشته دامداری در دنیا دو برابر شده است و اگر به همین منوال پیش برود، تا سال ۲۰۵۰ باز هم دو برابر خواهد شد. (منبع)
- نیاز به غذا تا سال ۲۰۵۰ حدود ۷۰ درصد بیشتر خواهد بود. (منبع)
- ۹۱ درصد نابودی جنگلهای آمازون نتیجۀ افزایش مصرف گوشت بوده است. (منبع: Margulis, Sergio. Causes of Deforestation of the Brazilian Rainforest. Washington: World Bank Publications, 2003.)
- در نتیجۀ نابودی جنگلها، هر روز ۱۵۰ تا ۲۰۰ گونه از گیاهان، حشرات و حیوانات نابود میشوند. (منبع)
- در گذشته، جنگلها ۱۴ درصد سطح زمین را میپوشانند ولی در حال حاضر فقط ۶ درصد زمین با جنگل پوشیده شده است. اگر بشر به همین منوال ادامه دهد، در کمتر از ۴۰ سال همۀ جنگلها کاملاً از بین میروند. (منبع)
- تا کنون ۱۳۶ میلیون جریب از جنگلهای بارانی برای دامداری نابود شده است. (منبع)
- علاوه بر نابودی جنگلها، دامداری یکی از دلایل فرسایش خاک است. چرای حیوانات و مخصوصاً حیوانات سنگین مانند گاوها سبب نابودی ساختار خاک و پوشش گیاهی میشود. (منبع)
اجازه دهید برای یک لحظه تمام جنبههای زیست محیطی و اخلاقی نابودی جنگلها و این واقعیت که بدون جنگلها همۀ ساکنان زمین و از جمله بشر نابود خواهد شد را فراموش کنیم و فقط روی جنبۀ اقتصادی این مسئله تمرکز کنیم: کارشناسان بر این باور هستند اگر به جای نابودی جنگلهای بارانی با هدف ایجاد چراگاه برای گاوها و تولید چوب از آنها نگهداری کنیم و فقط از تخمها (مغزها)، گیاهان روغنی و گیاهان دارویی آنها استفاده کنیم، میتوانیم به سود اقتصادی بیشتری برسیم. (منبع)
سوالی که در ذهن مطح میشود آن است که با وجود این آگاهی چرا کسی در برابر نابودی جنگلها توسط صنعت دامداری نمیایستد؟ پاسخ این سوال مشخص است: صنعت دامداری همیشه و در همه جا با سرمایهگذاری و خرید رضایت سیاستمداران و سیاستگذاران و لابیگری بسیار قوی و همچنین، با تهدید و ایجاد ترس توانسته است به کار خود ادامه دهد. بد نیست بدانیم که در ۲۵ سال گذشته در برزیل ۱۵۰۰ نفر از مخالفان نابودی جنگلهای آمازون کشته شدهاند و ۲۰۰۰ نفر دیگر نیز تهدید به مرگ شدهاند.
دامداری، مهمترین عامل گرمایش زمین
هر سال حدود ۶۰ میلیارد حیوان برای غذا پرورش داده و کشته میشوند (بدون احتساب ماهیها و حیوانات دریایی). دامداری، از چند طریق به گرمایش زمین شتاب بیشتری میدهد: (منبع)
- تولید گاز متان
حیوانات پرورشی و مخصوصاً گاوها گاز متان زیادی آزاد میکنند. متان یکی از گازهای گلخانهای است که اثر تخریبی آن به مراتب بالاتر از دیاکسیدکربن است. اثر گرمایشی گاز متان در یک دورۀ بیست ساله، ۷۲ برابر گاز دیاکسیدکربن است. ۳۷ درصد گاز متان آزاد شده توسط بشر در جو از دامداری میآید. - تولید منوکسید دی نیتروژن
در دامداری صنعتی حیوانات در علفزارها نمیچرند. برای آنکه آنها در کمترین زمان ممکن به بیشترین بهرهوری از نظر تولید شیر، گوشت و تخممرغ برسند به آنها سویا و غلات (معمولاً ذرت) خورانده میشود. برای تولید این محصولات کشاورزی که معمولاً از نظر ژنتیکی هم تغییر داده شدهاند، از کودها و سموم شیمیایی استفاده میشود که سبب به وجود آمدن گاز منوکسید دی نیتروژن در جو میشود. این گاز، یکی دیگر از گازهای گلخانهای است که اثر تخریبی آن حتی از گاز متان هم بیشتر است. اثر گرمایشی این گاز در جو، ۲۰۰ برابر گاز دیاکسید کربن است. دامداری، مسئول تولید ۶۵ درصد گاز منوکسید دی نیتروژن تولید شده توسط بشر است. شاید گروهی فکر کنند اگر دامداری نباشد نیاز به کشاورزی بیشتر خواهد شد و گاز منوکسید دی نیتروژن بیشتری در جو آزاد خواهد شد. نه، درست برعکس. توجه کنید برای تولید یک کیلوگرم گوشت گاو، ۱۵ کیلوگرم غلات و سویا یا در بهترین حالت، برای تولید یک کیلوگرم گوشت مرغ ۲ کیلوگرم غلات و سویا به حیوانات خورانده میشود. اگر تمام محصولات کشاورزی به مصرف مستقیم انسانها برسد، نیاز به کشاورزی و در نتیجه نیاز به کودها و سموم شیمیایی بسیار کمتر خواهد شد. همچنین، ممکن است گروهی فکر کنند که رو آوردن به دامداری سنّتی بتواند لااقل این قسمت از قضیه را حل کند ولی این هم درست نیست. توجه کنید که با حذف سویا و غلات از غذای حیوانات، آنها به زمان بیشتری برای رسیدن به وزن و بهرهوری نیاز دارند و در این صورت، تعداد حیوانات پرورشی باید خیلی بیشتر از چیزی باشد که در حال حاضر است. با افزایش تعداد حیوانات پرورشی، تاثیرات تخریبی دامداری باز هم افزایش خواهد یافت. - نابودی جنگلها و تالابها
دامداری، یکی از عوامل اصلی نابودی جنگلها و تالابهاست. جنگلها نابود میشوند تا به کشتزار برای غذای دامها یا چراگاه دامها تبدیل شوند. همچنین، دامداری با آلوده کردن آب و خاک به طور غیر مستقیم سبب نابودی جنگلها میشود. نابودی جنگلها و تالابها به گرمایش زمین شتاب بیشتری میدهد.
میزان تاثیر دامداری بر گرمایش زمین
اندازهگیری تاثیرات مستقیم و غیر مستقیم صنایع مختلف بر گرمایش زمین کار بسیار پیچیدهای است و فاکتورهای زیادی در آن نقش بازی میکنند.
در سال ۲۰۰۶، بخش غذا و کشاورزی سازمان ملل (Food and Agriculture Organization of the United Nations یا به طور اختصارFAO )، در مقالهای اعلام کرد دامداری مسئول تولید ۱۸ درصد کل گازهای گلخانهای تولید شده توسط بشر است و به عبارت دیگر، نقش دامداری در گرمایش زمین از نقش حمل و نقل (مجموع حمل و نقل زمینی، دریایی و هوایی) که مسئول تولید ۱۳ درصد گازهای گلخانهای است بیشتر است.
در سال ۲۰۰۹، سازمان نظارت جهانی با انتقاد از روشهای محاسباتی سازمان فاو و با لحاظ کردن فاکتورهای بیشتر و دقیقتر، اعلام کرد نقش دامداری بسیار بدتر از چیزی است که فاو اعلام کرده است. این سازمان اعلام کرد دامداری مسئول تولید ۵۱ درصد گازهای گلخانهای تولید شده توسط بشر است. (منبع)
در صورت درست بودن محاسبۀ سازمان نظارت جهانی اگر از امروز به فردا همۀ مردم گیاهخوار شوند، نصف معضل گرمایش زمین خود به خود حل میشود. حتی اگر محاسبۀ سازمان فاو را مدّ نظر داشته باشیم، در مقایسه با استفادۀ کمتر از وسایل نقلیه، چشمپوشی از هر وعده غذای گوشتی یا لبنی، میتواند تاثیر بیشتری در کاهش گرمایش زمین داشته باشد. با این وجود شوربختانه کمتر دولت یا سیاستمداری حاضر است با دست گذاشتن روی عادت دیرینۀ مردم و تمایل آنها به مصرف محصولات حیوانی و همچنین در افتادن با صنعت غولپیکر و قدرتمندی مانند دامداری یا ضعیف کردن آن خود را نامحبوب کند ولی ما به عنوان مصرف کنندگان بزرگترین نقش را در پایین آوردن تب زمین بازی میکنیم. همۀ ما به آسانی میتوانیم با تغییر الگوهای مصرف خود روند گرمایش را تغییر دهیم. در کنار رعایت سایر موارد، مهمترین مسئله یعنی چشمپوشی از محصولات حیوانی را فراموش نکنیم و همچنین، فراموش نکنیم جلوگیری از گرمایش زمین تنها یکی از دهها دلیل برای این چشمپوشی است.
دامداری، مهمترین عامل هدر دادن و آلودگی آب، خاک و دریاها
کمبود آب یکی از بزرگترین چالشهای بشر در زمان کنونی است. پیشبینیهای کارشناسان نشان میدهند این مشکل در آیندۀ نزدیک بسیار پررنگتر خواهد شد و حتی جوامعی که هنوز متوجه ارزش واقعی آب نشدهاند، آن را آشکارا حس خواهند کرد.
در چنین شرایطی بدیهی است که سیاستهایی برای بهینهسازی مصرف آب در صنعت، کشاورزی و خانهها به کار گرفته شوند. شاید شما هم جزء افراد بامسئولیتی هستید که به عنوان مصرف کنندگان خانگی تلاش میکنند با اجرای روشهای پیشنهاد شده توسط دولتها و سازمانهای محیط زیست مانند نصب دوشها با سوراخهای کوچکتر، باز نگذاشتن شیرهای آب، تعمیر شیرهای خراب، جلوگیری از هدر دادن آب هنگام آبیاری چمنها و غیره از هدر دادن آب خودداری کنند. البته همۀ این کارها به جای خود لازم و موثر هستند ولی آیا میدانید که نوع تغذیۀ شما تعیین کنندهترین پارامتر در الگوی مصرف آب شماست؟
مصرف محصولات حیوانی، به دو دلیل زیر مهمترین عامل هدر دادن آب در دنیای کنونی است:
۱- برای تولید محصولات حیوانی آب فوقالعاده زیادی مصرف میشود:
برای تولید گوشت و محصولات حیوانی دیگر در مقایسه با محصولات گیاهی آب خیلی بیشتری مصرف میشود. صنعت دامداری برای کشت خوراک دام و همچنین، پوشش مصرف روزانۀ آب توسط حیوانات نیاز به آب فراوان دارد. جالب است بدانیم در حالی که انسانها و حیوانات بیشماری در نتیجۀ بیآبی در حال از بین رفتن هستند، یک سوم آب قابل مصرف در دنیا به مصرف تولید گوشت و لبنیات میرسد. (منبع)
به این آمار توجه کنید: برای تولید یک کیلوگرم گوشت گاو حدود ۱۵۴۰۰، برای تولید یک کیلوگرم گوشت گوسفند ۱۰۴۰۰، برای تولید یک کیلوگرم گوشت مرغ ۴۳۱۱، برای تولید یک کیلوگرم سویا ۱۹۰۰، برای تولید یک کیلوگرم عدس ۵۳۰۰، برای تولید یک کیلوگرم پاستا یا نان 1847، برای تولید یک کیلوگرم برنج 2487، برای تولید یک کیلوگرم پرتقال 556 و برای تولید یک کیلوگرم بروکلی 280 لیتر آب مصرف میشود. اگر نگاهی به لیست مصرف آب در تولید غذاهای مختلف بیندازیم، متوجه میشویم تولید بیشتر محصولات حیوانی در مقایسه با بیشتر محصولات گیاهی آب خیلی بیشتری مصرف میکند. حتی اگر مقدار آب مصرف شده به ازای پروتئین را در نظر بگیریم، حبوبات با مصرف ۱۹ لیتر آب به ازای هر گرم پروتئین کمهزینهترین گزینه و گوشت گاو، با مصرف ۱۱۲ لیتر آب به ازای هر گرم پروتئین پرهزینهترین گزینه است. (منبع)
«جان رابینز» و «دین ارنیش»، در کتاب «انقلاب غذا: چگونه تغذیۀ شما میتواند زندگی شما و زمین را نجات دهد» محاسبهای جالب انجام دادهاند که خلاصۀ آن این است:
«فرض کنیم شما هر روز ۷ دقیقه دوش میگیرید و در هر دقیقه ۷٫۵ لیتر آب مصرف میکنید. با این حساب، شما سالانه به ۱۹۱۶۲ لیتر آب برای دوش گرفتن نیاز دارید. برای تولید نیم کیلوگرم گوشت گاو در کالیفرنیا ۹۳۲۷ لیتر آب مصرف میشود. به عبارت دیگر، با چشمپوشی کردن از نیم کیلو گوشت گاو به اندازۀ شش ماه دوش نگرفتن در مصرف آب صرفهجویی میکنید.
۲- صنعت دامداری، با آلوده کردن آبهای سطحی آنها را غیر قابل استفاده میکند و خاک و دریاها را آلوده میکند:
صنعت دامداری یکی از مهمترین عوامل آلودگی آبها در دنیاست. این آلودگی دو منبع دارد:
- آلودگیهایی که در نتیجۀ کشت خوراک دامها ایجاد میشوند: در دامداری مدرن برای آنکه حیوانات در کمترین زمان ممکن به بیشترین وزن یا بهرهوری ممکن برسند به آنها غلات و سویا خورانده میشود. برای نمونه، برای تولید یک کیلوگرم گوشت گاو، ۱۵ کیلوگرم غلات و سویا به گاوها خورانده میشود. به همین دلیل، دامداری نیاز به کشاورزی و در پی آن، آلودگیهای ناشی از کشاورزی مانند راه یافتن سموم و کودها به آبها را به شدت افزایش میدهد.
- آلودگیهایی که در نتیجۀ ورود فضولات دامها به آبهای روان ایجاد میشوند. در دامداری سنّتی تعداد محدودی حیوان در فضایی باز نگهداری میشدند، در نتیجه طبیعت اطراف به راحتی میتوانست فضولات این حیوانات را جذب کند بدون آنکه دچار آلودگی شود. در دامداری صنعتی چند هزار یا چند ده هزار یا حتی صدها هزار حیوان به صورت متراکم در فضایی محدود نگهداری میشوند. در نتیجه، طبیعت اطراف قادر به جذب پسماندهها نیست. این مسئله باعث آلودگی شدید خاک و آبهای روان میشود. این فضولات شامل مواد زیر هستند: (منبع)
- مقدار زیادی آمونیاک که میتواند تبدیل به نیترات شود. نیترات بالا در آب آشامیدنی برای انسانها بسیار سمّی است و میتواند باعث کمبود شدید اکسیژن و سندروم «نوزاد کبود» در نوزادان و سقط پیاپی جنین در زنان شود و همچنین، احتمال ابتلا به سرطان را افزایش دهد.
- مقدار زیادی پاتوژن (میکروارگانیسمهای بیماریزا) که میتوانند سلامتی مصرف کنندگان را تهدید کنند.
- مقدار زیادی از باقیماندۀ آنتیبیوتیکها و هورمونهای رشد تزریق یا خورانده شده به حیوانات
- فلزات سنگین مانند مس، روی، کروم، سرب، آرسنیک و کادمیم: میزان بالای روی در آب مصرفی سبب آسیبهای عصبی، مشکلات کلیه و سردرد، میزان بالای آرسنیک سبب مشکلات قلبی-عروقی و سیستم عصبی و همچنین، افزایش خطر بروز سرطان و میزان بالای کادمیم سبب بروز مشکلات کلیه میشود.
- نمکهایی مانند سدیم، کلسیم، منیزیم، پتاسیم، کلر، سولفات، بیکربنات، کربنات و نیترات
- مواد طبیعی مانند مو، خاک، گرد و غبار، پر و غیره که تجزیۀ آنها در آبها علاوه بر بالا بردن سطح باکتریها و در نتیجه کم کردن سطح اکسیژن در آبها و کشتن ماهیها باعث تغییر در مزه، رنگ و بوی آب میشوند.
بد نیست به دستاوردهای چند تحقیق محیط زیستی در آمریکا نگاهی بیندازیم:
- فضولات حیوانات و ضایعات صنعت دامداری که به آب رودخانهها راه مییابند باعث اشباع سواحل و خلیجها از نیتروژن میشوند و باعث نابودی حیوانات دریایی میشوند. بر اساس گزارش «محیط زیست هوشمند»، سادهترین راه برای جلوگیری از نابودی خلیج مکزیک مصرف کمتر گوشت و در نتیجه کاهش تعداد دامها در گلههای آیووا یا میسوری است.
- بر اساس گزارش کمیتۀ دفاع از منابع طبیعی در آمریکا، ضایعات و فضولات دامداری صنعتی در آمریکا ۱۳۰ برابر ضایعات انسانی است.
- بر اساس گزارشی دیگر از آژانس نگهداری از محیط زیست، صنعت دامداری ۲۷۰۰۰ مایل رودخانه و همچنین، آب زیرزمینی چندین ایالت آمریکا را آلوده کرده است.
- بر اساس گزارش کمیتۀ دفاع از منابع طبیعی در آمریکا، فضولات و ضایعات حیوانی باعث افزایش رشد جلبکها در آبها میشوند که اکسیژن آب را میگیرند و باعث به وجود آمدن «مناطق مرده» در خلیج مکزیک میشوند چون اکسیژن کافی برای حیوانات آبی وجود ندارد. تنها در تابستان ۱۹۹۹، مساحت مناطق مرده در خلیج مکزیک ۷۷۰۰ مایل مربع بیشتر شد.
در کنار بسیاری دلایل زیست محیطی و اخلاقی دیگر، نگاهی ساده به دادههای موجود نشان میدهد بهترین و کارآترین راه برای جلوگیری از هدر دادن آب، رو آوردن به یک تغذیۀ کاملاً گیاهی است.
منابع بیشتر برای مطالعه:
http://www.unep.org/resourcepanel/Portals/24102/PDFs/PriorityProductsAndMaterials_Report.pdf
https://www.downtoearth.org/blogs/2012-05/world-hunger-can-be-solved-vegetarian-diet
http://www.worldwatch.org/node/549
http://businesspublicpolicy.com/?p=2188
http://science.time.com/2013/12/16/the-triple-whopper-environmental-impact-of-global-meat-productionhttp://www.scientificamerican.com/article/meat-and-environment