- توضیحات
- نوشته شده توسط: تالین ساهاکیان
ماهیها
بسیاری از ما، ماهیها را موجوداتی احمق و بیحس و درد فرض میکنیم ولی این قضاوت سطحی کوچکترین سازگاری با واقعیت ماهیها ندارد. آزمایشات گوناگون هیچ شکی باقی نمیگذارند که نه تنها ماهیها مانند ما قادر به احساس درد و رنجاند بلکه بسیار باهوشاند. آنها میتوانند از ابزارهای مختلف استفاده کنند، حافظههای بلندمدت و ساختارهای اجتماعی پیچیده دارند، سرشار از هوش اجتماعی هستند و برای تفتیش شکارچیان و پیدا کردن غذا با هم همکاری میکنند.
دکتر کولوم بران (Culum Brown) یک بیولوژیست که تکامل شناختی ماهیها را بررسی میکند، میگوید: «ماهیها باهوشتر از چیزیاند که به نظر میرسد. در بسیاری از موارد مانند حافظه و قدرت شناختی، آنها همردیف یا حتی فراتر از مهرهداران پیشرفته، شامل میمونهای نزدیک به انساناند.»
در اینجا به برخی از قابلیتهای ماهیها اشاره میکنیم:
قابلیتهای ماهیها
آیا ماهیها درد میکشند؟
متاسفانه سالها تصور میشد که ماهیها درد نمیکشند یا بسیاری دوست داشتند این گونه فکر کنند. این در حالی است که ماهیها دارای مغز و سلسله اعصاب مرکزی هستند و گیرندههای درد دارند. در واقع مسیر حس درد ماهیها از گیرندههای حسی تا مغز بسیار به مسیر درد ما شبیه است. آزمایشات مختلف روی ماهی قرمز، ماهی آزاد، ماهی قزلآلای خالدار، گورخرماهی و سوفماهیان ثابت کردهاند که این ماهیها درد میکشند و این درد یک درد لحظهای و رفلکسی نیست بلکه میتواند درد مزمن باشد، دردی که ماهی از آن آگاه است. (منبع) همچنین، آزمایشات نشان دادهاند سیستم عصبی ماهیها نیز برای کاهش درد پیامرسانهای عصبی مانند اندورفین ترشح میکند. همچنین، استفاده از مسّکنها سبب کاهش درد در ماهیها میشود. (منبع)
استفاده از ابزار
«استفاده از ابزار»، قابلیتی است که به موجودات بسیار باهوش نسبت داده میشود. قبلاً چنین تصور میشد که فقط انسانها این قابلیت را دارند که از ابزارها برای رسیدن به یک هدف مشخص استفاده کنند ولی حالا کاملاً مشخص است که حیوانات بسیاری این قابلیت را دارند و ماهیها هم استثنا نیستند. برای نمونه، ماهی سیکلید وقتی احساس خطر میکند از برگها برای انتقال تخمهای خود به جایی دیگر استفاده میکند. (منبع)
خودآگاهی
خودآگاهی، ویژگی خاص حیواناتی است که قابلیت شناختی و اجتماعی بالا دارند. ما میدانیم که دلفینها، فیلها، شامپانزهها و زاغها از وجود خود آگاهاند و این را به وضوح در برخورد با آینه نشان میدهند. آنها میدانند تصویری که در آینه میبینند تصویر خودشان است و نه یک حیوان دیگر از گونهٔ خودشان. تست آینه روی دو سفرهماهی در باهاما نشان داد که آنها نیز از وجود خود آگاهاند. آنها به محض دیدن تصویر خود در آینه شروع به حرکات عجیب و شکلکمانند کردند و از دهان خود حباب خارج کردند تا مطمئن شوند این تصویر خودشان است. (منبع)
آموزشپذیری از اجتماع
ماهیها این قابلیت را دارند که از همنوعان خود بیاموزند و آموختههای خود را به نسلهای بعد منتقل کنند. به این ترتیب آنها فرهنگ و سنّتهای خودشان را به وجود می آورند. برای نمونه، در آزمایشی که روی ماهیهای «گوپی» انجام شد تعدادی ماهی تازهوارد را برای سه روز در کنار تعدادی ماهی که مسیر غذا به آنها آموزش داده شده بود قرار دادند و در طول سه روز تمام ماهیهای آموزش دیده را خارج کردند. با این حال ماهیهای آموزش ندیده مسیر غذا را در همان مدت کوتاه از ماهیهای آموزش دیده یاد گرفته بودند. (منبع) همچنین، اعضای جوان نوعی از خورشیدماهیان به هیچ غذای جدیدی لب نمیزنند مگر آنکه ببینند بزرگترهایشان آنها را میخورند.
همکاری در شکار
برخی از حیوانات به صورت دستهجمعی شکار میکنند. ماهیها نه تنها این قابلیت را دارند که با همنوعان خود همکاری کنند بلکه برخی از گونهها حتی با گونههای دیگر همکاری میکنند. برای نمونه، ماهی هامور و مارماهی رنگین در شکار با هم همکاری می کنند. بسیار پیش میآید که ماهی هامور یک ماهی را دنبال میکند ولی ماهی مورد نظر به یک پناهگاه پناه میبرد، پناهگاهی که برای هامور چاق خیلی تنگ است. در این حالت، هامور به جلوی پناهگاه روزانهٔ مارماهی که فقط در شبها فعال است میرود و با حرکات شدید بدن خود به او خبر میدهد که وقت شکار است. مارماهی هامور را دنبال میکند. هامور او را به پناهگاه شکار پنهان شده میبرد. مارماهی که بسیار لاغرتر از هامور است وارد پناهگاه میشود و ماهی مورد نظر را به طرف بیرون میراند. هامور که در بیرون منتظر است، ماهی را شکار میکند و هر دو با هم شکار را میخورند. به این ترتیب، هم هامور و هم مارماهی موفقیت بیشتری در شکار دارند. (منبع)
ماهیها، حیوانات خوشحافظه!
قبلاً چنین تصور میشد که ماهیها حافظۀ بسیار کوتاهی دارند و برخی میگفتند ماهیهای قرمز حافظۀ ۳ ثانیهای دارند!
همکاری بین ماهی هامور و مارماهی یکی از نمونههایی است که نشان میدهد ماهیها حافظهٔ محیطی قوی و طولانی دارند. اولاً ماهی هامور باید جای شکار خود را به خاطر بسپارد تا بتواند همراه مارماهی به آنجا بازگردد. دوماً او باید جای پناهگاه مارماهی را به خاطر سپرده باشد تا بتواند به سراغ او برود. او سراغ هر حیوانی نمیرود و سراغ هر مارماهی هم نمیرود. او یک مارماهی را که قبلاً با او شکار کرده است به یک مارماهی غریبه ترجیح میدهد. (منبع)
برای نمونهای دیگر گاوماهیان را در نظر بگیرید: این ماهیها هنگام خطر از یک حوضچهٔ صخرهای به یک حوضچهٔ صخرهای دیگر میپرند. پریدن در جهت یا زاویهٔ اشتباه برای آنها حکم افتادن بر روی صخره و مرگ را دارد. با وجود آنکه آنها امکان دیدن حوضچههای دیگر را ندارند به جز موارد استثنایی همیشه در جهت و زاویهٔ درست میپرند و در آب فرود میآیند. آنها از کجا میدانند کجا باید بپرند؟ آزمایشات نشان دادهاند که وقتی سطح آب بالاست و این ماهیها امکان شنا کردن در حوضچههای اطراف را دارند به بررسی موقعیت این حوضچهها میپردازند، نقشهٔ منطقه را برای مدت ۴۰ روز به خاطر میسپارند و در هنگام خطر از این اطلاعات استفاده میکنند. (منبع)
دکتر فیل جی (Phil Gee)، یک روانشناس از دانشگاه Plymouth میگوید «ماهیهای قرمز قادرند همه چیز را حداقل به مدت سه ماه به ذهن بسپارند».
در یک آزمایش برای اندازهگیری مدت به ذهن سپردن آموختهها در ماهیها، ماهیهای رنگین کمانی قرمز خالخالی استرالیایی که برای فرار از توری مخزنشان آموزش دیده بودند، ۱۱ ماه بعد نحوۀ فرار از تور را به خاطر آوردند و آن را تکرار کردند. با توجه به نسبت طول عمر ماهیها به طول عمر ما، این معادل آن است که یک انسان درسی را که ۴۰ سال پیش یاد گرفته است به یاد آورد. (منبع) و (منبع)
همچنین، یک مطالعۀ انجام شده در موسسۀ دامپزشکی استرالیا نه تنها ادعای حافظۀ ۳ ثانیهای ماهیهای قرمز را رد کرد بلکه ثابت کرد که ماهیهای قرمز حافظۀ عالی دارند و میتوانند مسائل را حل کنند.
حافظۀ بلندمدت ماهیها به آنها کمک میکند که روابط اجتماعی پیچیدهای تشکیل دهند. حافظۀ مکانی (به ذهن سپردن محل قرار گرفتن چیزها) آنها از هر نظر شبیه مهرهداران است و آنها را قادر میسازد نقشههای شناختی ایجاد کنند که در مسیریابی به آنها کمک میکند. آنها برای این کار از نشانههایی مثل نور قطبی، صداها، بوها و علایم مشخصۀ بصری استفاده میکنند.
دکتر ترزا بارت (Theresa Burt) از دانشگاه آکسفورد میگوید:
«ما حالا میدانیم که ماهیها قدرت فراوانی برای یادگیری و به ذهن سپردن دارند و دارای مجموعهای از مهارتهای شناختی هستند که میتواند بسیاری از مردم را شگفتزده کند». (منبع)
چند نمونهٔ جالب از هوش و قابلیت ماهیها
ماهیها میتوانند زمان روز را تشخیص دهند.
دکتر فیل جی میگوید که ماهیها میتوانند زمان روز را به ما بگویند. او چند ماهی را آموزش داده بود تا برای دریافت غذا یک اهرم را در ساعات خاص روز فشار دهند. این اهرم فقط در ساعت خاصی از روز فعال بود. (منبع)
ماهیهای نظافتچی تجارتمدار!
ماهیهای نظافتچی، ماهیهایی هستند که پوست مرده و انگلهای پوستی ماهیهای دیگر را میخورند. در سالهای گذشته استفاده از این ماهیها در سالنهای زیبایی هم باب شده است به این ترتیب که مشتریان پاهای خود را داخل ظرف یا حوضی که ماهیهای نظافتچی در آن شنا میکنند میگذارند و ماهیها پاهای آنها را تمیز میکنند ولی «مشتریان» طبیعی این ماهیها، ماهیها هستند.
در محیطهای طبیعی یک ماهی نظافتچی ممکن است در روز به صدها «مشتری» سرویس بدهد. مشاهدات نشان دادهاند ماهیها قبل از آنکه نوبت نظافت خودشان برسد عملکرد ماهیهای نظافتچی را زیر نظر میگیرند تا ببینند آیا آنها کار خود را خوب انجام میدهند. اگر یک ماهی نظافتچی ظرافت و دقت لازم را نداشته باشد و در کندن پوست مردهٔ مشتریان خود زیادهروی کند و تکهای از قسمت زندهٔ پوست آنها را هم بکند، مشتریان بعدی دلسرد میشوند و سراغ نظافتچی دیگری میروند. به همین دلیل، ماهیهای نظافتچی در حضور تماشاچیان سرویس بهتری ارائه میدهند و حتی با بالههای جلوی خود مشتریان خود را نوازش میکنند و به این ترتیب سعی میکنند رضایت مشتریان خود را به دست آورند.
ماهی هنرمند!
یک ماهی بادکنکی نر برای جلب توجه ماهی ماده روی شنهای دریا اثری زیبا و دقیق که قطر آن دهها بار بزرگتر از جثهٔ خودش است خلق کرده است. در اینجا می توانید فیلم مربوطه را ببینید. این عکس، این اثر را نشان میدهد.
ماهی فوتبالیست و رقاص!
دکتر «دین پومرلاو» و پسرش یک ماهی را برای پرتاب توپ فوتبال در دروازه و همچنین، رقص آموزش دادهاند. (منبع)
ماهیها از کجا به بشقاب ما میآیند؟
حدود ۴۰ درصد ماهیهایی که به بازار غذا عرضه میشوند پرورش داده میشوند و بقیه از دریا صید میشوند.
آمار دقیقی از تعداد ماهیهای کشته شده برای غذای انسانها وجود ندارد ولی تعداد سالانهٔ ماهیهای کشته شده توسط انسان بین ۹۷۰ تا ۲۷۰۰ میلیارد برآورد میشود. این رقم، شامل ماهیهایی است که برای غذای انسانها پرورش داده میشوند یا برای مصرف مستقیم انسانها یا برای خوراندن به ماهیهای پرورشی شکار میشوند. (منبع)
مرگ ماهیها، مرگی شکنجهآمیز و دردآور است: خفه شدن، منفجر شدن آبششها، پاره شدن شکم در حالت زنده، زنده به گور شدن در یخ و روشهای پردرد دیگر ولی کمتر کسی به رنج ماهیها اهمیت میدهد. از نظر بیشتر مردم ماهیها چیزی نیستند جزء پروتئین شناور در آب! وقتی از حقوق حیوانات سخن به میان میآید، افکار بیشتر ما فقط به سمت حیواناتی میرود که با ما در هوایی که تنفس میکنیم و زمینی که بر روی آن میایستیم شریکاند. دنیای ماهیها و حیوانات آبزی دیگر برای ما ناشناخته است. آنها برای ما موجوداتی با نگاه خیره و به ظاهر خالی از احساسات به نظر میرسند. این در حالی است که ماهیها مانند پستانداران و پرندگان، موجوداتی پیچیده با قابلیتهای بسیار و از جمله، قابلیت درک رنج و خوشیاند.
برای آشنایی با روشها و مسائل صید ماهی به این صفحه مراجعه کنید.
برای آشنایی با روشها و مسائل پرورش ماهیها به این صفحه مراجعه کنید.