- توضیحات
- نوشته شده توسط: تالین ساهاکیان
نگاهی به فیلم «توطئهٔ گاوی - راز توسعهٔ پایدار»
زمین در حال گرم و گرمتر شدن است. زمین هر روز آلودهتر از روز قبل است. منابع زمین رو به پایاناند. هر روز گونههای بیشماری نابود میشوند. خود بشر در خطر نابودی است. برای نجات زمین و ساکنانش چه میکنیم؟ آیا جزو افراد مسئولی هستیم که موقع دوش گرفتن یا مسواک زدن آب کمتری مصرف میکنند یا لامپها و وسایل الکترونیکی بدون مصرف را خاموش میکنند یا زبالهها را جداسازی میکنند یا تلاش میکنند در حد امکان کمتر از وسایل نقلیۀ خصوصی استفاده کنند؟ همۀ این کارها خوب و لازماند ولی آیا کافی هم هستند؟ این پرسش، موضوع اصلی فیلم «توطئۀ گاوی – راز توسعۀ پایدار» به تهیه کنندگی Leonardo DiCaprio است.
فیلم با یک پرسش آغاز میشود: در حالی که بنا بر اطلاعات سازمان ملل و بسیاری از سازمانهای مستقل، دامداری عامل شمارۀ یک گرمایش، آلودگی و نابودی منابع زمین است، چرا بزرگترین سازمانهای محیط زیست دنیا از جمله GreenPeace، Sierra Club، 350.org، AmazonWatch، NRDC، Oceana، The Climate Reality Project در وبسایتها یا کمپینهای خود کوچکترین اشارهای به تاثیرات ویرانگر دامداری و مصرف محصولات حیوانی بر محیط زیست نمیکنند؟ برای نمونه:
چرا این سازمانها به مصرف بیرویۀ آب در شکست هیدرولیکی در ایالات متحده اشاره میکنند ولی در مورد مصرف چند صد برابری آب در صنعت دامداری ایالات متحده سکوت میکنند یا دوست دارند این نکته را فراموش کنند که میزان گاز متان آزاد شده از هر دو صنعت با هم برابر است؟
چرا این سازمانها مرتب از مردم میخواهند میزان آب مصرفی در زمان دوش گرفتن را کاهش دهند در حالی که فراموش میکنند به مردم یادآوری کنند میزان آب مصرفی برای تولید فقط یک همبرگر با کل آب مصرفی برای دوش گرفتن یک شخص به مدت دو ماه برابر است یا فقط ۵ درصد آب مصرفی در ایالات متحده به مصرف خانگی و ۵۵ درصد آن به مصرف دامداری میرسد؟
چرا این سازمانها برای مبارزه با گرمایش زمین فقط روی حمل و نقل تمرکز کردهاند در حالی که کل صنعت حمل و نقل یعنی مجموع صنایع حمل و نقل زمینی، دریایی و هوایی مسئول ۱۳ درصد گرمایش ایجاد شده توسط بشر است ولی دامداری مسئول ۵۱ درصد این گرمایش است؟
- چرا این سازمانها برای محافظت از جنگلهای بارانی کمپینهایی برای مبارزه با تولید روغن نخل به روش غیر اکولوژیکی دارند ولی اشارهای به دامداری نمیکنند در حالی که مساحت جنگلهای بارانی نابود شده برای دامداری ۵٫۲ برابر مساحت جنگلهای نابود شده برای تولید روغن نخل است؟
چرا این سازمانها به مردم نمیگویند یک سوم آب تازۀ دنیا به مصرف دامداری میرسد یا ۴۵ درصد زمینهای قابل استفادۀ کرۀ زمین توسط دامداری اشغال شده است یا دامداری مسئول ۹۱ درصد نابودی جنگلهای آمازون و همچنین، مهمترین عامل به وجود آمدن مناطق مرده در اقیانوسها و نابودی زیستگاهها و گونههاست؟
آنچه مسلم است عدم واکنش سازمانهای محیط زیست نسبت به دامداری از روی ناآگاهی نیست. آیا سازمانهای محیط زیست از صنعت دامداری کمکهای مالی میگیرند؟ آیا این سازمانها از در افتادن با صنعت دامداری میترسند یا بیشتر از این میترسند که با درخواست از مردم برای عدم مصرف محصولات حیوانی خود را نامحبوب کنند و حمایت مالی و معنوی مردم را از دست بدهند؟ فیلم، نظرات مختلف را مطرح میکند و برداشت را بر عهدۀ بیننده میگذارد.
فیلم توطئۀ گاوی حرف تازهای را مطرح نمیکند ولی مروری ماهرانه و ساده بر واقعیتهای دامداری و تاثیر آن بر محیط زیست و اجتماع دارد که به نوبۀ خود بسیار باارزش است:
تاثیر دامداری بر گرمایش زمین
- بر اساس گزارش سازمان نظارت جهانی، دامداری مسئول تولید ۵۱ درصد گازهای گلخانهای است.
- گاوها روزانه ۱۵۰ میلیارد گالون متان تولید میکنند. اثر گرمایشی متان در یک دورۀ ۲۰ ساله ۸۶ بار بیشتر از گاز دیاکسید کربن است.
- با کاهش گاز متان تولیدی میتوان روند گرمایش زمین را به طور محسوسی کاهش داد.
- دامداری، مسئول تولید ۶۵ درصد گاز منواکسید دینیتروژن تولید شده توسط بشر است. اثر گرمایشی این گاز گلخانهای ۲۹۶ برابر گاز دیاکسیدکربن است. این گاز تا ۱۵۰ سال در اتمسفر باقی میماند.
- پیشبینی میشود تا سال ۲۰۵۰ گازهای گلخانهای ناشی از کشاورزی و دامداری ۸۰ درصد و تا سال ۲۰۴۰ گازهای گلخانهای مربوط به تولید انرژی ۲۰ درصد افزایش پیدا کنند.
- حتی اگر از همین امروز مصرف سوختهای فسیلی را به صفر برسانیم، با وجود دامداری تا سال ۲۰۳۰ از مرز تعیین شدۀ ۵۶۵ گیگاتن دیاکسید کربن (یا گاز معادل) عبور خواهیم کرد.
تاثیر دامداری بر مصرف آب
- در ایالات متحده برای شکست هیدرولیکی (fracking)، سالانه ۷۰ تا ۱۴۰ میلیارد گالون آب مصرف میشود که رقم بسیار هنگفتی است ولی برای دامداری سالانه ۳۴ تا ۷۶ تریلیون گالون آب مصرف میشود و این چند صد برابر آب مصرفی برای شکست هیدرولیکی است.
- در آمریکا ۵۵ درصد آب قابل مصرف، مستقیم یا غیر مستقیم به مصرف دامداری میرسد. مصرف خانگی فقط ۵ درصد از آب مصرفی را تشکیل میدهد.
- برای تولید یک پوند (کمتر از نیم کیلوگرم) گوشت گاو، ۲۵۰۰ گالون آب مصرف میشود.
- برای تولید یک پوند تخممرغ ۴۷۷ گالون آب مصرف میشود.
- برای تولید یک پوند پنیر تقریباً ۹۰۰ گالون آب مصرف میشود.
- هر کالیفرنیایی در روز ۱۵۰۰ گالون آب مصرف میکند که بیش از نصف آن مربوط به تولید گوشت و لبنیاتی است که میخورد.
- در کل دنیا، ۲۰ تا ۳۰ درصد آب قابل مصرف به مصرف دامداری میرسد.
تاثیر دامداری بر مصرف زمین
- یک سوم مساحت یخ نزدۀ کرۀ زمین به مصرف دامداری و کشت غذای دام میرسد.
- یک سوم زمینهای قابل مصرف تبدیل به بیابان شدهاند یا میشوند و مهمترین دلیل، دامداری است.
- بیش از نصف زمینهای قابل مصرف آمریکا به مصرف دامداری میرسد.
تاثیرات فضولات دامی
- یک مزرعه با ۲۵۰۰ گاو شیرده به اندازۀ یک شهر با جمعیت ۴۱۱ هزار نفر فضولات تولید میکند.
- فقط در آمریکا در هر دقیقه ۳٫۵ میلیون کیلوگرم فضولات دامی تولید میشود (بدون احتساب حیواناتی که در خارج از آمریکا برای مردم آمریکا پرورش داده میشوند یا در مزارع کوچک یا به صورت خانگی پرورش داده میشوند و همچنین، میلیاردها ماهی پرورشی). با این مقدار مدفوع تولید شده از حیوانات پرورشی در ایالات متحده میتوان کل مساحت مجموع تمام شهرهای سانفرانسیسکو، نیویورکسیتی، توکیو، پاریس، دهلی نو، برلین، هنگ کنگ، لندن، ریودوژانیرو، دلاویر، بالی، کوستاریکا و دانمارک را پوشاند.
- در آمریکا فضولات دامی ۱۳۰ برابر فضولات انسانی است. هر سال در آمریکا ۱٫۴ میلیارد تن فضولات دامی تولید میشود. به ازا هر نفر در آمریکا سالانه ۵ تن فضولات دامی تولید میشود.
تاثیر دامداری و پرورش و شکار ماهیها بر نابودی اقیانوسها
- فعالیتهای دامداری موجب پیدایش ۵۰۰ منطقۀ پرنیتروژن مرده در اقیانوسهای زمین شده است.
- سه چهارم مناطق پرماهی از ماهی خالی شدهاند یا در حال خالی شدن هستند.
- اگر به همین روند ادامه دهیم تا سال ۲۰۴۸ اقیانوسها را بدون ماهی خواهیم دید.
- هر سال ۹۰ تا ۱۰۰ میلیون تن ماهی از اقیانوسها صید میشود.تعداد حیوانات شکار شده ۲٫۷ تریلیون برآورد میشود.
- به ازاء هر کیلوگرم ماهی شکار شده، ۵ کیلوگرم حیوانات دریایی غیر قابل مصرف نیز از آبها بیرون کشیده میشود و از بین میرود.
- · دانشمندان تخمین میزنند هر سال ۶۵۰ هزار نهنگ، دلفین و فک قربانی تورهای ماهیگیری میشوند.
- تا کنون ۴۰ تا ۵۰ میلیون کوسه قربانی نخها و تورهای ماهیگیری شدهاند.
تاثیر دامداری بر نابودی جنگلهای بارانی
- دامداری مسئول ۹۱ درصد نابودی جنگلهای آمازون است.
- در هر ثانیه ۱ تا ۲ جریب جنگل بارانی نابود میشود.
- در نتیجۀ نابودی جنگلهای بارانی، هر روز ۱۳۷ گونۀ گیاهی، حیوانی یا حشره نابود میشود.
- روند نابودی گونهها که در زمان حاضر اتفاق میافتد در ۶۵ میلیون سال گذشته یعنی از زمان انقراض دایناسورها تا کنون سابقه نداشته است.
- ۲۶ میلیون جریب جنگل بارانی برای تولید روغن نخل نابود شده است که رقم بسیار بزرگی است ولی برای دامداری تا کنون ۱۳۶ میلیون جریب جنگل نابود شده است.
- در ۲۰ سال گذشته در برزیل ۱۱۰۰ نفر از فعالان زمین که در برابر نابودی جنگلها (عمدتاً توسط صنعت دامداری) قد علم کردهاند کشته شدهاند.
تاثیر دامداری بر نابودی حیات وحش
- سازمان دامداری آمریکا (USDA)، حیوانات درنده مانند خرسها، گرگها و روباهها را میکشد تا حیوانات پرورشی را از آنها محافظت کند.
- در حال حاضر در آمریکا تعداد اسبها و خرهای وحشی اسیر بیشتر از اسبها و خرهای وحشی آزاد است چون دولت سعی دارد منابع مورد استفاده توسط آنها را محدود کند و به حیوانات پرورشی اختصاص دهد.
- تا دههزار سال پیش، ۹۹ درصد حیوانات، حیوانات وحشی بودند. امروز انسانها و حیوانات پرورشیشان ۹۸ درصد جمعیت حیوانی زمین را تشکیل میدهند.
تاثیرات اجتماعی دامداری
- فقط در آمریکا دامداری سالانه ۴۱۴ میلیارد دلار هزینۀ جانبی (سوبسیدها، هزینههای درمانی، هزینههای زیستمحیطی و غیره) دارد که ازمالیات مردم پرداخت میشود. اگر قرار بود این هزینههای پنهان توسط خود صنعت دامداری پرداخت شود، قیمت گوشت و محصولات لبنی سر به فلک میکشید.
- دامداری در کل دنیا سالانه ۱۷۰ میلیارد دلار هزینه برای محیط زیست به بار میآورد.
- ۸۰ درصد آنتیبیوتیک تولید شده در آمریکا به مصرف دامداری میرسد.
- هر سال در دنیا مجموعاً ۷۰ میلیارد حیوان پرورش داده میشوند (بدون احتساب ماهیها و حیوانات دریایی). هر ساعت در دنیا ۶ میلیون حیوان برای غذا کشته میشوند.
- هر روز ۵٬۲ میلیارد گالون آب به مصرف کل مردم دنیا میرسد و ۴۵ میلیارد آب به مصرف کل گاوهای پرورشی در دنیا.
- هر روز در دنیا ۲۱ میلیارد پوند غذا به مصرف کل مردم زمین میرسد و ۱۳۵ میلیارد پوند غذا به مصرف گاوهای پرورشی.
- در حال حاضر غذای کافی برای سیر کردن ۱۰ میلیارد جمعیت بشر تولید میشود (البته اگر جمعیت بشر دست از مصرف محصولات حیوانی بکشد).
- ۵۰ درصد غلات کشت شده در دنیا به مصرف دامها میرسد.
- ۸۲ درصد کودکان قحطیزده در کشورهایی زندگی میکنند که غذای تولید شده در آنها به مصرف دامها میرسد و این حیوانات در کشورهای غربی خورده میشوند.
- با کشت گیاهان به جای دامداری در یک زمین میتوان ۱۵ برابر پروتئین بیشتر تولید کرد.
- یک آمریکایی متوسط هر ساله ۲۰۹ پوند (۹۴ کیلوگرم) گوشت مصرف میکند.
- هر روز ۲۲۸ هزار نفر به جمعیت کرۀ زمین افزوده میشود.
- برای تولید غذای سالانۀ لازم برای یک فرد وگن یک ششم جریب زمین کافی است. برای تولید غذای سالانۀ یک فرد گیاهخوار نصف جریب زمین (سه برابر زمین لازم برای یک فرد وگن) و برای تولید غذای سالانۀ یک فرد همهچیزخوار سه جریب زمین (۱۸ برابر زمین لازم برای یک فرد وگن) لازم است.
- از ۱٫۵ جریب زمین میتوان ۳۷۰۰۰ پوند غذای گیاهی به دست آورد. از همین زمین میتوان فقط ۳۷۵ پوند گوشت به دست آورد.
تاثیرات تغذیۀ وگن برمحیط زیست
هر فرد با رو آوردن به تغذیۀ وگن:
- تولید گازهای گلخانهای را به نصف میرساند.
- مصرف نفت را به یک یازدهم کاهش میدهد.
- مصرف آب را به یک سیزدهم کاهش میدهد.
- زمین مصرفی برای تولید غذای خود را به یک هیجدهم کاهش میدهد.
به عبارت دیگر، یک فرد وگن هر روز:
- ۱۱۰۰ گالون آب صرفهجویی میکند.
- ۴۵ پوند غلات کمتر مصرف میکند.
- از نابودی ۲٫۷۸ متر مربع جنگل خودداری میکند.
- از گرمایشی معادل ۹ کیلوگرم گاز دیاکسیدکربن جلوگیری میکند.
- جان یک حیوان را نجات میدهد.
اگر همه به مصرف محصولات حیوانی پایان دهیم:
- نیاز به پرورش حیوانات از بین میرود.
- قسمت زیادی از زمینهای اختصاص یافته به کشت غذای دامی میتوانند دوباره به جنگل و زیستگاههای حیوانات تبدیل شوند.
- در مصرف آب به طور قابل توجهی صرفهجویی خواهد شد.
- رودخانهها و اقیانوسها از آلودگی پاک خواهند شد و زندگی به آنها باز خواهد گشت.
- گرمایش زمین را میتوان تا حدود زیادی کنترل کرد.
- انسانها سالمتر خواهند بود.
- نیازی به آزار، شکنجه و کشتار حیوانات نخواهد بود.
میتوان به شیوۀ موثرتری با گرسنگی در جهان مقابله کرد.
این لیست ادامه دارد و بسیار بلند است... آیا این همه تاثیرات مثبت در زندگی ساکنان زمین و از جمله خود ما ارزش تلاش برای تغییر را ندارد؟ فیلم به ابراز یک واقعیت مهم دیگر ختم میشود:
ما میتوانیم تغییر کنیم. ما باید تغییر کنیم.