ذهن آمادهٔ خدمت

 

mind
بعضی‌ها که آمادهٔ کمک به حیوانات‌اند مرتب حیوانات نیازمند به تورشان می‌خورد و بعضی‌ها هیچ وقت این حیوانات را نمی‌بینند. جریان چیست؟ آیا حیوانات، اشخاص مشخصی را انتخاب می‌کنند؟ نه، مسلماً اینطور نیست. در بسیاری از کشورها برخی از انواع حیوانات مورد رنج عمداً در خارج از حوزهٔ دید آدم‌ها قرار داده می‌شوند مانند حیوانات پرورشی که دور از چشم مردم پرورش داده می شوند و کشته می‌شوند ولی در کشوری مثل ایران فرقی نمی‌کند در روستا زندگی کنید یا شهر، در تهران زندگی کنید یا شهرستان،  پایین شهر زندگی کنید یا بالای شهر. حیوانات بیمار، آسیب دیده، شکنجه شده، گرسنه و آواره همه جا هستند، جلوی چشمان ما. اگر هیچ حیوان دیگری نباشد این مسئله لااقل در مورد گربه‌ها و در بیشتر جاها در مورد سگ‌ها صادق است. دلیل اینکه برخی این حیوانات را می‌بینند و برخی دیگر نه، این نیست که این حیوانات آدم‌های خاصی را جستجو می‌کنند. دلیل این امر، عملکرد مغز است. مغز ما اطلاعات زیادی را از حواسمان دریافت‌ می‌کند و نمی‌تواند به همهٔ قسمت‌های این اطلاعات به یک اندازه اهمیت بدهد. برای همین بر اساس ضوابطی که ما برایش تعیین می‌کنیم اطلاعات دریافت شده را فیلتر می‌کند و فقط روی قسمت‌هایی متمرکز می‌شود که برای ما مهم است. کسی که برایش سرنوشت حیوانات مهم است یا در گذشته به یک حیوان خیابانی کمک کرده است، به طور اتوماتیک این پیام را به مغز خودش می‌دهد که حیوانات موجود در تصاویر و صداهای دریافت شده را جدی بگیرد. برعکس، مغز کسانی که هرگز این تجربه را نداشته‌اند این قسمت از تصاویر دریافت شده را به عنوان قسمت «کم‌اهمیت» تلقی می‌کند. به این ترتیب است که مثلاً کسی که به حیوانات غذارسانی می‌کند، آن دو چشم گرسنه پشت سطل زباله در گوشهٔ تاریکی از کوچه، آن چشم‌های وحشت زده که از توی جوی به بالا چشم دوخته‌اند و آن بچه گربهٔ زخمی بر لب دیوار را می‌بیند و یک نفر دیگر به همین کوچه نگاه می کند و گربه‌ای در آن نمی‌بیند.هیچ چیز عجیب و غریبی در کار نیست. اگر در ایران زندگی می‌کنید و هر هفته حداقل چند حیوان نیازمند را نمی‌بینید نشان دهندهٔ آن است که کمک به حیوانات هنوز برایتان اهمیت پیدا نکرده است. نگاه نکردن یا ندیدن شما صورت مسئله را پاک نمی‌کند. حتی اگر شما نبینید آن گربهٔ پشت سطل زباله واقعاً گرسنه است و آن بچه‌گربهٔ بالای دیوار آن خانه دارد از تب و عفونت می‌میرد. این حیوانات آنجا هستند، گرسنه، زخمی، بیمار، آسیب دیده، تنها و بی‌پناه و شاید شما آخرین شانس نجات آنها هستید. پس مغزمان را آمادهٔ دریافت تصویر و صدای آنها کنیم. ذهنمان را آمادهٔ خدمت کنیم. طور دیگری ببینیم. این جذب بدبختی نیست، این، «جذب فرصت‌های کمک‌رسانی و ایجاد تغییرات مثبت» است. این یک پیام به مغز است که می‌خواهم تغییرات مثبت ایجاد کنم، می خواهم زندگی را بسازم. این وارد شدن به بعد برتر زندگی است..تالین ساهاکیان