- توضیحات
- نوشته شده توسط: تالین ساهاکیان
نخلستان
صحبت از یک نفر و دو نفر نیست
نخلستانها را گورستان کردهاند
و درختهای انجیر و نارنج سوخته را
دیگر امیدی به رستاخیز نیست...
صحبت از یک خانه و دو خانه نیست
سرزمینی را آوار کردهاند
بر سر مردمان دوپا و چهارپا و بالدار و خالدارش...
صحبت از گریهای اینجا و نالهای آنجا نیست
صحبت از رودهایی است
که از اشک مردمان زندهبهگور شدهاش
شورتر شدهاند
و به جای ترنم زندگی
آتش میریزند
در کام هر جانداری...
صحبت از یک باغ و دو باغ نیست
صحبت از مرگ یک واحهٔ هستی است
و نفسهای تلخ آخر
درخت و مورو مارمولک و ماهی و پرنده و چرنده
که انگار تبدیل به سنفونی مرگ شده است
و هر ندایی از زندگی
را در خود میبلعد و هیچ میکند...
صحبت از یک حرف و دو حرف نیست
صحبت از امروز و دیروز نیست
صحبت از بغضی به بزرگی تاریخ است
که به سان بختکی شوم
بر خواب سنگین مردم این دیار افتاده
و این کابوس را پایانی نیست
پایانی نیست...
چه کسی این خواب سنگین را
پاره خواهد کرد
اگر نه همان خفتهٔ آشفته؟