حقوق بشر و حقوق حیوانات

humanrights

«این همه ظلم به آدم‌ها می‌شه، چرا شما‌ها چسبیدید به ظلمی که به حیوانات می‌شه؟»

فکر می‌کنید این جمله را از چه کسانی می‌شنوید؟ کسانی که زندگی خود را در طَبَق اخلاص گذاشته‌اند و خود را وقف کمک به انسان‌های مظلوم و مبارزه با ظلم و استثمار در برابر انسان‌ها کرده‌اند؟ نه، هرگز! افرادی که خالصانه خود را وقف کمک به انسان‌های مظلوم و دفاع از حقوق آن‌ها کرده‌اند، خوب می‌دانند که ظلم، ظلم است و این وظیفۀ اخلاقی ماست که با هر نوع ظلم، فارغ از آنکه قربانی چه کسی است مبارزه کنیم چون عدالت تنها در صورتی پایدار می‌ماند که فراگیر باشد و همۀ گروه‌ها را در بر بگیرد. آن‌ها خوب می‌دانند که ظلم به یک نفر، ظلم به همه است چون پایه‌های عدالت را برای همه سست می‌کند. نه، این جمله را کسی می‌گوید که ماه تا سال به فکر هیچ انسان مظلومی نیست، حتی هنگامی که از کنار آن‌ها می‌گذرد و فقط هنگامی به یاد حقوق بشر می‌‌افتد که کسی از حقوق حیوانات صحبت کند. این جمله را از کسانی می‌شنوید که نگرانیشان در مورد مظلومیت انسان‌ها به این محدود می‌شود که هر از چند گاهی آهی بکشند و بگویند «آه آدم‌های بیچاره!» یا برای خالی نبودن عریضه گاهی به اخبار گوش بدهند تا روز بعد هنگام خوردن ناهار با همکاران جمله‌ای هم در مورد انسان‌های مظلوم یا جنگ‌زده یا گرسنه رد و بدل کنند و احساس "خوب بودن" بکنند ولی هرگز خود یا حتی قسمتی از زندگی خود را وقف کمک به قربانیان نمی‌کنند. این جمله را از کسانی می‌شنوید که اگر هم گاهی از حقوق انسان‌های مظلوم صحبت می‌کنند، در حد همان صحبت‌های سطحی و توخالی و بدون عمل باقی می‌مانند...


«این همه آدم بدبخت هست، مردم آفریقا دارند از گرسنگی می‌میرند، آن وقت شما‌ها برای حیوانات پول خرج می‌کنید؟»

فکر می‌کنید این جمله را از چه کسی می‌شنوید؟ کسی که از نان شب خود می‌گذرد تا یتیمی را سیر کند یا به جای پس‌انداز پول خود برای خرید خانه یا ماشین یا هر چیز دیگر هر ماه به پروژه‌های سازمان‌های حمایت از کودکان در مناطق محروم یا جنگ‌زده کمک می‌کند؟ نه، کسی که به درجه‌ای از درک و همدردی رسیده است که حاضر است از خود بگذرد و به دیگری سیری و امنیت بدهد خوب می‌داند که گرسنگی و درد و عدم امنیت و بیماری برای همه، چه انسان و چه حیوان، تا چه اندازه دردناک است. او خوب می‌داند که هر تلاشی برای کم کردن درد و رنج هر قربانی تا چه اندازه لازم و واجب است. او هر تلاشی برای بهبود اوضاع در هر زمینه‌ای را می‌‌ستاید...
نه، دریغ! این جمله را از کسی می‌شنوید که همین دیروز شما را در چهار تا مغازۀ کفش فروشی با خود کشانده است تا برای بچه اش که حداقل ۶ جفت کفش دارد، یک جفت کفش دیگر بخرد بدون آنکه فکر کند شاید با همین پول می‌توانست چند تا از همان گرسنگان را که امروز به یادشان افتاده است سیر کند. این جمله را از کسی می‌شنوید که بریز و بپاش‌هایش را دیده اید و می‌دانید وقتی بعد از هر مهمانی آن همه غذا را در سطل زباله می‌ریزد، به گرسنگی مردم آفریقا یا حتی سر خیابان فکر نمی‌کند. این جمله را از کسی می‌شنوید که حاضر نیست برای کمک به نیازمندان از گوشه‌ای از آرزو‌های شخصی خود بگذرد. این جمله را از کسی می‌شنوید که اگر صدقه می‌دهد برای دفع ۷۰ نوع بلا از خود و خانواده‌اش می‌دهد نه برای رفع بلا از گرسنگان و آسیب دیدگان...


«اینقدر مطلب در مورد حقوق حیوانات می‌نویسید در حالی که این همه آدم بدبخت است!»

فکر می‌کنید این جمله را از چه کسی می‌شنوید؟ لابد از کسی که شب و روز فقط در مورد حقوق بشر مطلب می‌نویسد و یک وب سایت و دو تا وبلاگ در مورد حقوق بشر راه‌اندازی کرده است. به دیوار فیس‌بوکش سر می‌زنید. حتی یک مطلب جدی نمی‌بینید که توسط خود او در مورد حقوق بشر نوشته شده باشد. همۀ پست‌ها مطالب سطحی و طنز و علایق شخصی و روزمرگی‌های شخص هستند. نه، کسی که واقعاً و به دور از ریا و تزویر، دغدغۀ «حقوق بشر» را دارد و معنای کلمۀ "حق" را به درستی درک کرده است، خوب می‌داند که «اولیه‌ترین حق» بعنی حق زندگی آزاد به دور از استثمار و شکنجه و بردگی و ارعاب، حق انحصاری انسان‌ها نیست و هیچ جیز به ما اجازه نمی‌دهد موجودات دیگر را به بردگی و استثمار بکشانیم. او خوب می‌داند که «حق» برای همه است و نه برای یک دستۀ خاص از جامعه یا یک گونۀ خاص.


«همین وقتی که برای حیوانات می‌گذارید را می‌توانستید برای انسان‌ها بگذارید.»

فکر می‌کنید این جمله را از چه کسی می‌شنوید؟ از خانم چشمپزشکی که با وجود داشتن دو فرزند، یک سال در میان سه هفته از مرخصی سالانۀ خود را به آفریقا سفر می‌کند تا ۳۰ تا جراحی رایگان بکند و بینایی مبتلایان به آب مروارید را به آن‌ها بازگرداند یا از کسی که وقت آزاد خود را صرف کمک داوطلبانه به سالمندان، افراد نیازمند، بچههای یتیم، کوتاه کردن ناخن‌های پیرزن ۹۰ سالۀ فلج همسایه، گرداندن پیرمرد همسایه که پارکینسون دارد و غیره می‌کند؟ نه! کسی که این کار‌ها را با نیت پاک انجام می‌دهد می‌داند که هر کمکی در جهت بهبود وضعیت و آوردن خوشی و امنیت به زندگی یک دردمند ارزش دارد و لازم است.
نه! این جمله را از کسی می‌شنوید که وقتی به تهِ تهِ حرف‌ها و کارهایش نگاه می‌کنید تنها به یک واقعیت می‌رسید: «خودباختگی» و «خودمحوری». این جمله را از کسی می‌شنوید که حتی اگر تمام روز یا سالش را به بطالت بگذراند، وقتی برای کمک به نیازمندان و باز کردن گره از کار کسی که سود شخصی نداشته باشد ندارد.



«حقوق انسان‌ها اولویت داره»!

فکر می‌کنید این جمله را از چه کسی می‌شنوید؟ از کسی که لااقل خودش به حقوق انسان‌ها و حیوانات احترام می‌گذارد؟ نه، هرگز! این جمله را بدون استثنا از کسانی می‌شنوید که خودشان نه به حقوق حیوانات احترام می‌گذارند و نه به حقوق انسان‌ها. در واقع، آن‌ها با این جمله به شما می‌گویند خوششان نمی آید که کار‌های آن‌ها را «غیر اخلاقی» می‌دانید. آن‌ها از تغییر گریزان‌اند و می‌خواهند به رویۀ سابق خود ادامه دهند بدون اینکه نسبت به خودشان احساس بدی داشته باشند ولی شما با به رو آوردن واقعیت‌ها، این امکان را از آن‌ها می‌گیرید چون خودشان هم خوب می‌دانند حق با شماست. اگر بحث را ادامه دهید و به زمینههای مختلف حقوق بشر برسید، می‌بینید این دسته از افراد هر جا که مصالح شخصی حکم کنند، حقوق انسان‌های دیگر را هم زیر پا می‌گذارند. اگر از آن‌ها بپرسید چرا به فلان شخص باج زیر سبیل دادی تا نوبتت را جلو بیندازد و حق دیگران را زیر پا بگذارد، بهانه می‌تراشند و از حقوق کودکان دم می‌زنند. اگر بپرسید چرا با این بچه با این لحن بد حرف می‌زنید، از بدبختی کارگران حرف می‌زنند. اگر بپرسید چرا در فلان فعالیت برای کارگران کمک نکردی، باز به گروه دیگری چنگ می‌زنند. برای این دسته از افراد تنها یک چیز است که "اولویت" دارد: مصالح خودشان.

 


«من ترجیح می‌دم مثلاً در زمینۀ سوادآموزی برای کودکان مناطق محروم یا کمک به کودکان جنگ زده یا زمینۀ فلان کمک کنم»

اینجا دیگر برایتان مهم نیست این جمله را از چه کسی می‌شنوید و برای یک لحظه یادتان می‌رود که فعالیت برای حقوق یک دسته ظلم به دستۀ دیگر را توجیه نمی‌کند و هر چیزی جای خود را دارد. اولین چیزی که می‌شنوید صدای خوشحال و هیجان‌زدۀ خودتان است که می‌گوید «بسیار عالی! دقیقاً چکار می‌کنید یا چکار می‌خواهید بکنید؟» و سعی می‌کنید وارد جزئیات شوید (مخصوصاً اگر خودتان هم تا حدودی در زمینۀ مورد علاقۀ ایشان فعال باشید) ولی افسوس... جوابش ناامید کننده است. او تنها خواسته است چیزی بگوید و طوری حرف می‌زند انگار از او خواسته‌اید تبدیل به «فعال حقوق حیوانات» بشود و می‌خواهد بگوید «اگر، اگر، اگر هم قرار بود کاری بکنم، به فعالیت برای حقوق حیوانات علاقه‌ای نداشتم» در حالی که تنها چیزی که از او خواسته‌اید این بود که از کشتار و استثمار حیوانات پشتیبانی نکند یا خیلی وقت‌ها حتی از او چیزی نخواسته‌اید و فقط در این باره در سایت یا صفحۀ شخصی خودتان مطلبی نوشته‌اید یا در یک جمع، جواب سوالی را داده‌اید. این مثل آن است که به کسی بگویید این بچه را کتک نزن و او جواب بدهد «ولی من ترجیح می‌دم برای حقوق کارگران مبارزه کنم»!!! یا مثلاً روی دیوار فیس‌بوکتان بنویسید «خشونت در برابر زنان کار غیر اخلاقی است» و کسی که هر روز خانمش را آزار می‌دهد بیاید بگوید «ولی من ترجیح می‌دم به کودکان یتیم کمک کنم»!!!! و تازه بعد هم مشخص شود که این اشخاص نه به حقوق کارگران اهمیت می‌دهند و نه کودکان یتیم.


خلاصه:


آقا یا بانوی گرامی، دوست عزیزی که دم از «اولویت حقوق بشر بر حقوق حیوانات» می‌زنید:

  • عدالت و امنیت تنها زمانی ریشه می‌گیرد و پایدار می‌ماند که همۀ گروه‌های جامعه را در بر بگیرد. افراد و گروه‌های مختلف جامعه مثل حلقههای زنجیر به هم متصل‌اند و حقوق همۀ گروه‌ها اهمیت دارد. عدم وجود عدالت و امنیت برای یک گروه، به معنای عدم وجود عدالت و امنیت برای همه است. فرقی نمی‌کند که کسی برای حقوق سالمندان فعالیت کند یا بچه‌های جنگ‌زده یا معتادان یا بیماران یا زندانیان یا کارگران یا معلمان یا... حیوانات هم گروهی از جامعۀ ما هستند و محروم کردن آن‌ها از حقوق خود با هیچ اصل اخلاقی سازگاری ندارد.
  • حقوق بشر و حقوق حیوانات نه تنها دو بحث مجزا نیستند، بلکه مکّمل و مشوّق یکدیگر هستند. «هنری اس سالت»، نویسنده، بشر دوست، اصلاح‌طلب و فعال حقوق حیوانات در این باره می‌گوید:
    «رهایی انسان از خشونت و بی‌عدالتی، آزادی حیوانات را به همراه خواهد آورد. هر دو اصلاح به طور جدایی‌ناپذیری به هم متصل هستند و هیچ کدام به تنهایی به تحقق کامل نمی‌رسد.»

    حقوق بشر و حقوق حیوانات آنچنان به هم مربوط هستند که محبوب‌ترین و سرشناس‌ترین فیلسوفان و فعالان صلح، طرفداران بی‌شائبۀ حقوق حیوانات نیز بوده‌اند. آلبرت شوایتزر، پزشک و فیلسوف، برندۀ جایزۀ صلح نوبل می‌گوید:
    «تا زمانی که بشر دایرۀ محبت خود را به همۀ موجودات زنده گسترش ندهد، به صلح دست نخواهد یافت.»

    لئو تولستوی انسان‌شناس، فیلسوف و نویسندۀ روسی در این باره می‌گوید:
    «از حیوان‌کشی تا آدم‌کشی و از حیوان‌آزاری تا انسان‌آزاری تنها یک قدم فاصله است.»

    و همچنین:
    «تا زمانی که کشتارگاه‌‌ها وجود دارند، میدان‌‌های جنگ وجود خواهند داشت.»

    این وظیفۀ انسانی ماست که بدون قائل شدن تبعیض، از اعمال خشونت و ظلم در برابر هر انسان یا حیوانی خودداری و جلوگیری کنیم. اگر بی‌عدالتی و ظلم در برابر حیوانات را جایز بدانیم، این بی‌عدالتی خیلی سریع در بقیۀ ابعاد جامعه ریشه می‌دواند. اگر افراد جامعه یاد بگیرند به حقوق حیوانات احترام بگذارند قطعاً به حقوق یکدیگر هم احترام خواهند گذاشت. وقتی یک قرن پیش از جورج انجل، بنیانگذار سازمان حقوق حیوانات ایالت ماساچوست، پرسیدند «چرا این همه وقت و پول خود را صرف صحبت در مورد مهربانی با حیوانات می‌کنی در حالی که این همه خشونت به خود انسان ‌ها روا می‌شود؟» او جواب داد «من روی ریشه‌‌ها کار می‌کنم.»
    · هر کسی می‌تواند در هر زمینه یا زمینه‌هایی که دوست دارد فعال باشد و کمک به هیچ گروهی مهم‌تر یا کم اهمیت‌تر از کمک به گروه دیگر نیست. مهم این است که هر کس، مرز‌های «خود» و «مصالح شخصی» را پشت سر بگذارد و حاضر شود برای کم کردن رنج در دنیا قدم‌هایی بردارد.

  • مهم نیست یک فرد برای کمک به کدام گروه قربانی یا نیازمند از جامعه فعالیت می‌کند ولی مهم است که به حقوق «همه» احترام بگذارد. اگر کسی از حقوق حیوانات صحبت می‌کند، به این معنا نیست که از شما می‌خواهد برای حقوق حیوانات فعالیت کنید یا برای این کار وقت بگذارید. هیچ کس تنها با رعایت حقوق، به یک «فعال» تبدیل نمی‌شود مثلاً کسی که به حقوق کودکان احترام می‌گذارد، لزوماً یک «فعال حقوق کودکان» محسوب نمی‌شود یا برعکس، لازم نیست کسی فعال حقوق کودکان بشود تا به حقوق کودکان احترام بگذارد. تنها چیزی که یک فعال حقوق حیوانات از شما می‌خواهد این است که حقوق حیوانات را زیر پا نگذارید پس اینجا بحث «اولویت و علاقۀ شخصی» شما برای فعالیت در یک زمینۀ خاص مطرح نیست. شما آزادید در هر زمینه‌ای که دوست دارید فعالیت کنید یا نکنید.

  • مهم نیست که برای شخص شما کدام موضوعات اولویت بیشتر دارند. هر کسی آزاد است در زمینه‌هایی که خودش مناسب می‌داند و فکر می‌کند می‌تواند در آن‌ها موثرتر عمل کند فعالیت کند. این یک انتخاب شخصی است و حق این انتخاب برای هر شخص محفوظ است پس اولویت‌های خودتان را به دیگران تحمیل نکنید. اگر روزی دیدید یک فعال حقوق حیوانات در زمینۀ دیگری کار اشتباهی انجام می‌دهد و حق انسانی را پایمال می‌کند، این وظیفۀ انسانی شماست که این مورد را گوشزد کنید ولی هرگز به خودتان اجازه ندهید به کسی دیکته کنید که مثلاً برای حقوق حیوانات وقت نگذارد چون به نظر شما حقوق یک گروه دیگر مهم‌تر است.

  • حقوق بشر، محیط زیست و حقوق حیوانات مثل سه راس یک مثلث به همدیگر ارتباط دارند و نمی‌توانند مستقل از همدیگر باشند. اگر در مورد جنبه‌های مختلف حقوق حیوانات (مانند گیاهخواری) تحقیق کنیم، می‌بینیم که رعایت حقوق حیوانات چه به صورت مستقیم و چه یه صورت غیر مستقیم روی حقوق بشر و محیط زیست تاثیر مثبت بسزایی دارد و عدم رعایت این حقوق، حقوق و بقای محیط زیست و انسان‌ها را نیز به خطر می‌ اندازد مثلاً صنعت دامداری یکی از دلایل اصلی هدر دادن آب، غذا و منابع طبیعی و همچنین، از بین رفتن جنگل‌ها و آلودگی محیط زیست است که حق زندگی سالم را از تمام موجودات و از جمله خود انسان‌ها و مخصوصاً انسان‌هایی که در جوامع فقرزده زندگی می‌کنند می‌گیرد. بیهوده نیست که امروزه سازمان‌های مدیریت غذا و آب، سازمان‌های محیط زیست و سازمان‌های حقوق حیوانات در مورد همۀ مسائل تا این اندازه هم‌سو و هم‌زبان هستند. قبل از آنکه داد سخن از مردم فقرزده سر بدهید، در مورد جنبه هایی از حقوق حیوانات که تاثیر مستقیمی بر کیفیت زندگی همین مردم می‌گذارند، تحقیق کنید. همچنین، آگاهی خود را در بارۀ ارتباط مستیم حقوق حیوانات و حفظ محیط زیست بالاتر ببرید.

  • فعالیت برای حقوق یک گروه به معنای عدم فعالیت برای حقوق یک گروه دیگر نیست. وقتی با یک فعال حقوق حیوانات بحث می‌کنید و مرتب «حقوق بشر» را بر سر «حقوق حیوانات» می‌کوبید، این احتمال قوی را هم در نظر بگیرید که ممکن است این فعال حقوق حیوانات در زمینۀ حقوق بشر هم فعال باشد (و خیلی بیشتر از آنکه بتوانید تصورش را بکنید هم فعال باشد) پس مراقب باشید آنقدر روی اولویت حقوق بشر تکیه کنید که اگر حرف به جزئیات فعالیت در مورد حقوق بشر کشید شرمنده نشوید!

  • دلیل اینکه عده ای وقت و انرژی خود را صرف دفاع از حقوق حیوانات می‌کنند، این است که عدۀ خیلی بیشتری به صورت مستقیم یا غیر مستقیم (مثلاً با انتخاب‌های خود در غذا و پوشاک و غیره) حقوق حیوانات را پایمال می‌کنند. اگر نگران وقت و انرژی طرفداران حقوق حیوانات هستید، از خودتان شروع کنید، از چرخۀ ظلم در برابر حیوانات خارج شوید!