چه چیزی کم دارند؟ 

notless

این که می‌گویند آن خوش‌تر ز حسن

یار ما این دارد و آن نیز هم

زیبارویان زیباصفت سرزمین ما... نگاهشان ترکیبی وصف‌ناپذیر از درد و ترس و امید و شرم و مهربانی و بخشش و لطافت است انگار همیشه در لبهٔ پرتگاه ایستاده‌اند و می‌دانند که بدترین‌ها پیش می‌آید چون غیر از بدی چیزی از این روزگار غریب با مردمان غریب‌ترش ندیده‌اند ولی تهِ تهِ نگاه رازدارشان هنوز نقطهٔ امیدی با سماجت سوسو می‌زند، انگار به خودشان دلداری می‌دهند که شاید این بار متفاوت باشد، شاید این آدم متفاوت باشد، شاید امروز متفاوت باشد، شاید شاید شاید...آنها می‌خواهند ببخشند، دردها را فراموش کنند، امیدوار باشند و از نو شروع کنند، دوست داشته باشند و دوست داشته شوند....

راستی چه چیزی کم دارند این سگ‌ها از سگ‌های نژاد «فلان» و «بهمان» که هیچ کس آنها را نمی‌خواهد و هرگز روی خوشی و امنیت را نمی‌بینند؟ چرا باید همیشه قربانی تحقیر و آوارگی و قتل‌عام و گرسنگی و سرما باشند؟

زیبا نیستند؟ کدام نگاه زیبایی‌شناس می‌تواند منکر زیبایی آنها شود؟!

باهوش نیستند؟ چرا، آنها خیلی هم باهوش هستند حتی بیشتر از خیلی از سگ‌های به اصطلاح نژاددار!

با محبت نیستند؟ آنها معدن محبت‌اند.

تعلیم‌پذیر نیستند؟ چه کسی سعی کرده آنها را تعلیم بدهد که ناموفق مانده است؟!

قدردان یا باوفا نیستند؟ کسانی که شانسی به آنها داده‌اند می‌دانند که آنها تا پای جان قدردان و وفادارند.

چرا بیشترِ حیوان‌دوستان به جای آنکه سرنوشت حیوانی را از«دردناک» به «خوش» تغییر دهند ‌ترجیح می‌دهند از کسانی که با توله‌کشی و خرید و فروش ‌سگ‌های به اصطلاح نژاددار کسب درآمد می کنند «خرید» کنند؟

واقعاً چه چیزی کم دارند این سگ‌ها از سگ‌های پرورش داده شده؟ نژاد؟ یعنی اگر اسم نژاد این‌ها «می می» یا «چی چی» بود وضعیتشان فرق می‌کرد؟! این حیوانات درد کشیدهٔ فوق‌العاده باعاطفه فقط و فقط شایستهٔ بهترین‌ها هستند و نه یک ذره کمتر!

آیا شایسته است در حالی که هر روز این همه سگ خارق‌العاده و در عین حال، بی‌پناه و مظلوم، در کشورمان قربانی گرسنگی و آوارگی و کشتار و تصادفات و آزارهای گوناگون می‌شوند، سگ‌های نژاد فلان و بهمان پرورش داده و فروخته شوند؟ یک حیوان‌دوست واقعی در قید «نجات» است نه «نژاد». قسمتی از راه حل باشیم نه مشکل!