نذر

nazr

بگذار که نذر تو، صواب تو باشد

شادی زمینیان، دعای مستجاب تو باشد

 

نسیه به فردا و حور و بهشت عدن چرا؟

نقد مطلق، شهد جاوید و فردوس ناب تو باشد

 

ببخش به رنجوری، بی‌منّت، خوشی و کرامت

که آسایش او،  آبی بر آتش عذاب تو باشد

 

درمان شو بر درد بی‌درمان دردمند

که راحت جان آزرده‌اش، جواب تو باشد

 

ببخش دو دم آسایش به خسته‌‌جانی

که رویای شیرین او، تعبیر خواب تو باشد

 

بیفروز در حرم دل ناامیدان نوری

تا در سیاهی شب ظلمت،  شهاب تو باشد

 

زیارت کن دل غریب مهجوران را

که شادی و رضایشان، ثواب تو باشد

 

این همه دل منتظر و تن رنجور بر زمین

مبادا که آسمانِ نادیده، سراب تو باشد

 

بگذار که عشق باشد تو را خدا

تا شراب هفت چشمهٔ کوثر، خراب تو باشد